به نظر می رسد این روزها صدرنشینی استقلال و متعاقب آن قهرمانی محتمل این تیم در انتهای فصل، حسابی خواب را از چشمان برخی برده و به هر نحوی از انجا در تلاش هستند به کمک دوستان خود حاشیه و فشار روانی را بر روی تیم فرهاد مجیدی که 3 امتیازها را درو می کند و جلو می رود، بگذارند.

تیم های شاکی از استقلال در زمان تخلفات یک تیم خاص کجا بودند؟

نکته ای که در این بین مطرح می شود این است که این دوستان در زمان تخلفات یک تیم خاص کجا بودند و چرا خبری از شکایت و شکایت کشی نبود؟ در روزی که به موجب قانون تیم پرسپولیس می بایست به مازندران سفر می کرد و بازی اش مقابل نساجی را برگزار می کرد، اما به دستور سرمربی این تیم این سفر لغو شد و متعاقب آن در اتفاقی عجیب بازی مذکور که از قبل برنامه ریزی شده بود نیز به دستور مقامات رده بالای وزارت ورزش در آستانه فینال لیگ قهرمانان آسیا، لغو شد. آیا در آن روز مسئولین نساجی که امروز به دنبال شکایت از استقلال بودند نمی توانستند مدعی شوند که به دلیل عدم حضور تیم پرسپولیس در زمین بازی و در روز مسابقه، بازی مذکور می بایست 3 بر 0 اعلام می شد؟ اما همین حضرات تنها در رسانه ها به واسطه بازی یامگا و ژستد مقابل تیمشان شاکی بودند و مشخص شد هیچ شکایت رسمی بابت این قضیه نشده بود که حتی اگر هم می شد، توسط نهاد انضباطی رد شده بود چرا که استقلال وثیقه ای به مراتب بیشتر از آنچه سازمان لیگ تعیین کرده بود، نزد سازمان لیگ گرو گذاشته(سند ویلای 70 میلیاردی) و تنها اختلاف بر سر نوع وثیقه بود که سازمان لیگ وثیقه بانکی 20 میلیاردی را طلب می کرد که متعاقباً همگام سازی انجام شد و اینطور نبوده که هی وثیقه ای در بین نباشد. آیا واکنش سرمربی تیم نساجی در بازی اخیرشان با آن تیم(!) وقتی داور آفساید اشتباه کریم اسلامی و گل سالم این تیم را که منجر به نتیجه 2-2 می شد نپذیرفت در انتهای مسابقه همانگونه بود که در فینال جام حذفی مقابل استقلال ان رفتارها را از خود نشان داد؟ اگر تیم مقابل ایشان استقلال بود، شاید کار به شکایت به سازمان ملل هم کشیده شده بود!

تیم پدیده که بزرگترین قربانی جاه طلبی یک تیم خاص در چند سال اخیر بوده و به واسطه اشتباه مالکش در همان برهه در آستانه سقوط و ورشکستگی قرار دارد، چطور 2 سال بابت عدم دریافت مطالباتش و در دست داشتن حکم قطعی کسر امتیاز از آن تیم خاص منفعل عمل کرد و خبری از شکایت و شکایت کشی نبود؟

جالبترین بخش ماجرا به تیم فولادی بر می گردد که تنها به واسطه گزارش یک نعشه مجازی مبنی بر سرباز بودن دو مدافع استقلال قصد داشت از استقلال شکایت کند اما مدیرعامل فعلی این تیم یعنی گرشاسبی به گواه خودش، ید طولایی در حل و فصل موضوع سربازی بازیکنان داشته و دارد و به زعم خودش، حل کردن مشکل سربازی مهدی ترابی را به عنوان یک دستاورد در ویترین مدیریتی خود ثبت کرده اما کیست که نداند این اتفاق تنها به واسطه لابی با وزیر ورزش و آن نامه معروف برایمعافیت 7 ملی پوش به دست آمد.

تیم هوادار که با تحریک باند رسانه ای تیم معروف تهرانی، نسبت به گل دوم استقلال معترض بود آیا فراموش کرده که گل دوم همان تیم در بازی مقابل هوادار با خطای آشکار بازیکن قرمزپوش بر روی مدافع هوادار رقم خورد؟ چرا آن زمان خبری از این قیل و قال و هیاهو و شکایت و … نبود؟

تیم ذوب آهن نیز که اخیراً با تحریک عوامل سابق آن تیم خاص دست به شکایتی بیهوده از استقلال بابت استفاده از دو بازیکن زده جدید این تیم زده خودش به خوبی مطلع است که این دو بازیکن به موجب قانون سازمان لیگ مبنی بر مهلت 45 روزه به تیم های بدهکار برای جذب بازیکن جذب شده اند و همه تیمها از جمله استقلال، پرسپولیس و … شامل آن می شوند. دوستان ذوب آهن در دو سال گذشته کجا بودند که با آگاهی از حکم قطعی استیناف علیه باشگاه پرسپولیس مبنی بر محکومیت در پرداخت بدهی و بسته بودن پنجره نقل و انتقالاتی، همچنان بازیکن جذب کردند و مشکلی در جذب بازیکن برای این باشگاه ایجاد نشد. جالب اینکه تا قبل از توافق پرسپولیس با پدیده، حتی یک تیم نیز برای شکایت از این تیم بابت ثبت غیرقانونی بازیکنانش به واسطه بسته بودن پنجره نقل و انتقالاتش شکایت نکرده بود اما امروز که سازمان لیگ رسماً قانون جذب دو بازیکن تیم های بدهکار (نه فقط استقلال) را مصوب کرده، برخی تیمها سر و کله شان پیدا شده و تنها علیه استقلال شاخ و شانه می کشند و این در حالیست که ان تیم خاص نیز با وجود داشتن بدهی توانسته قرارداد دو بازیکن جدید خود را به ثبت برساند(مثل چند سال قبل) اما خبری از شکایت و قیل و قال علیه آن تیم خاص نیست! آیا امروز مهدی تارتار پاسخگوی افکار عمومی است که چطور در بازی مقابل آن تیم(!) به یکباره از دروازه بان سومش استفاده کرد که اتفاقاً نیز او با یک گل به خودی عجیب، زمینه پیروزی تیم جنجالی را فراهم کرد.

باشگاه گل گهر که به واسطه مشورت های غلط عوامل سابق آن تیم خاص، بر روی اشتباه خود در استفاده از بازیکن غیرمجاز اصرار کرد نیز ظاهراً فراموش کرده که در سالهای گذشته بازیکن و مدیر آن تیم خاص رسماً مقابل دوربین های تلویزیونی به دروغ هماهنگ و دستکاری در قرارداد اعتراف کردند اما برخوردی با آن تیم نشد و شاید تجربه آقایان سابق در آن تیم(!) در این زمینه باعث شد تا این تصور برایشان به وجود بیاید که با آنها نیز برخوردی نخواهد شد و علی رغم آگاهی از غیرمجاز بودن بازیکن خود به واسطه اسنادی که در برنامه فوتبال برتر منتشر شد، اما به استفاده از او ادامه دادند.

در نهایت باشگاه پرسپولیس در حالی با مزه پرانی های مسئول روابط عمومی اش که با ادبیاتی از جنس نعشه مجازی معروف به استقابل حاشیه سازی برای استقلال رفته و می رود و مدام از دور زدن قانون و … صحبت می کند که ظاهراً فراموش کرده تیمی علی رغم علم به پرداخت بدهی برانکو به سراغ جذب 7 بازیکن رفت و قانون را دور زد چه تیمی بود! ظاهراً دوستان فراموش کرده اند در موضوع مهدی طارمی چه اتفاقاتی رخ داد، اگرچه مدعی هستند فیفا به موضوع ورود کرد و پرسپولیس جریمه شد اما آیا پاسخی برای این سوال دارند که چرا وزیر ورزش وقت از پیگیری قضیه توسط تیم های دیگر واهمه داشت و به نوعی ممنوعیت پیگیری پرونده صادر شد؟ شاید بهتر باشد امروز که اسناد جعل شده این باشگاه به AFC رسیده ، حداقل این باشگاه صحبت از دور زدن قانون نکند که پیشتر بابت استفاده از بیرانوند و ترابی که مشکل سربازی داشتند، مشخص است چه اتفاقاتی رخ داد تا مشکل آنها حل شود.امروز هنوز هم که هنوز است، افکار عمومی ماجرای کارت ملی علیرضا بیرانوند را که برخی مدعی بودند با کارت ملی برادرش بازی می کند از یاد نبرده اما به احترام زحمتی که کشیده تا به سطح اول فوتبال ایران برسد،پیگیری صورت نگرفت وگرنه کیست که آن ماجراها را فراموش کرده باشد؟ مسئولین این تیم چه توجیه یا توضیحی بابت ثبت قرارداد دو بازیکن تاجیک با وجود انبوهی از بدهی ها دارند؟

امروز در میان هیاهوی رسانه ای مافیای نزدیک به آن تیم خاص، جای مدیرعامل تیم شمالی در فینال جام حذفی خالیست که با تهدید و ارعاب از سمت وزارت ورزش مجبور به بازی کردن مقابل تیم محبوب آقایان در نیمه شب شد. اتفاقی که در صورت گزارش به فیفا، موجب تعلیق فوتبال ایران می شد!

هر چه که هست، هم اکنون جعل سند آن تیم خاص توسط کمیته بدوی محرز شده و با اعلام کاظم اولیایی این مورد به رویت مسئولین کمیته انضباطی و اخلاق AFC نیز رسیده و به زودی حکم آن اعلام خواهد شد اما سوال اساسی اینجاست که چطور ممکن است کمیته انضباطی فدراسیون فوتبال در حال حاضر با وجود محرز بودن جعل سند توسط باشگاه مذکور، هیچ اقدامی در جهت تنبیه آن تیم نکرده و نمی کند؟ چطور ممکن است آن تیم خاص دو سال با انواع و اقسام بدهی ها مجوز ثبت قرارداد بازیکنان جدیدش را به دست آورده باشد؟ چطور ممکن است، بازیکن آن تیم خاص به استناد صحبتهای سردار باران چشمه از کارت پایان خدمت جعلی استفاده کرده باشد اما بدون بازی در تیم های نظامی، مجوز بازی گرفته باشد؟

نکته آخر اینکه چطور می شود تیمهایی که امروز با شکایات پوچ خود علیه استقلال قصد بر هم زدن تمرکز روانی کادر فنی و بازیکنان این تیم را دارند، در سالهایی که به دستور کادر فنی تیم خاص حتی تاریخ شروع لیگ و تاریخ برگزاری سوپرجام تعیین شد، هیچ اعتراضی نکردند؟ چطور ممکن است باور کنیم تیم نساجی که امروز یکی از تیم های پر سر و صدای لیگ است، در زمانی که بازی این تیم مقابل آن تیم خاص به واسطه الودگی هوا لغو شد(بخوانید به دلیل درگیری درون تیمی بین کالدرون و چند بازیکن مطرح تیم) اما مجبور به بازی در زمانی شد که وضعیت الودگی از روز اولی که بازی لغو شد هم بدتر بود ولی اعتراضی در کار نبود!!

همه این موارد نشان می دهد، عزمی برای عدم قهرمانی استقلال در فصل جاری وجود دارد و رد پای یکی از عوامل آن تیم خاص در شکایات علیه استقلال یا سکوت علیه تخلفات آن تیم خاص دیده می شود. به اسامی دقت کنید:  حمیدرضا گرشاسبی، صادق درودگر، مهدی تارتار، حسین بادامکی، حسینی شرفشاد و نقطه اشتراک همه این موارد، آن نعشه مجازی معروف که با گزارش های اشتباه به بسیاری از این افراد، موجب ایجاد تنش و شائبه در فضای فوتبال شده است. فردی که معتقد بود سرمربی استقلال برف زمستان را نخواهد دید اما برای چندمین بار پیش بینی هایش اشتباه در آب در آد تا احتمالاً اهالی فوتبال به در هپروت بودن وی پی برده باشند و به گزارشات او کمتر استناد شود.

افکار عمومی به خوبی می داند که قهرمانی در این فصل ارزشی به مراتب بالاتر از چند فصل اخیر دارد چرا که قهرمان فصل جاری می تواند مدعی شود بدون مسعود سلطانی فر قهرمان شده و طبیعتاً اگر تیمی که چندین سال به واسطه حضور سلطانی فر قهرمان شده، نتواند این عنوان را در دوران بدون او به دست بیاورد، برای کادر فنی، بازیکنان و هوادارانش گران تمام خواهد شد و این فشار وقتی مضاعف خواهد شد که تیم رقیب که در چند سال گذشته، سلطانی فر را عامل ناکامی خود معرفی می کرد، در نبود او به قهرمانی برسد.

تفاوت استقلال فعلی با استقلال چند سال قبل که تحت سلطه سلطان مسعودها بود این است که فردی مدبر به نام سردار آجورلو بر سر کار این تیم ایستاده و با حضور فرشید سمیعی که به خوبی به پیچ و خم های حقوقی آشناست، هیچ تیم یا فردی تاکنون نتوانسته به منوال سابق، حق و حقوق این تیم را تضییع کند. دیگر بله قربان گوهای سابق که برای حفظ میز و صندلی خود اوامر وزیر ورزش را اجرا می کردند در این تیم حضور ندارند و همین مسئله باعث اوج گیری استقلال شده است چرا که اگر این تیم تضعیف نشود، در شرایط برابر حرف های زیادی برای گفتن خواهد داشت.