در حالی که انتقادات از محمود فکری به اوج خود رسیده است به نظر می رسد مشکل اساسی در استقلال فعلی سبک مربیگری محمود فکری است که شاید برای تیم های میانه جدولی عالی باشد اما برای تیمی که در کورس قهرمانی است، فاجعه قلمداد می شود.

مشکل محمود فکری با استقلال | سبک مربیگری او برای تیم های میانه جدول است!

محمود فکری تا پیش از این در ده بازی در تیم نساجی مربیگری کرد و از اواسط فصل گذشته هدایت این تیم را بر عهده گرفت و در ده بازی که با نساجی تا انتهای فصل انجام داد نتایج خوبی به دست آورد. نکته کلیدی و مهم در خصو مقایسه فکری در تیم نساجی با استقلال این است که او در هر دو تیم روی کاغذ نتایج خوبی کسب کرده است اما تفاوت ماجرا وقتی مشخ می شود که میلیون ها بیننده تلویزیونی بازی های استقلال را به طور مستقیم تماشا می کنند اما در بهترین حالت، فقط هایلایت های داوری بازی های نساجی از شبکه 3 پخش می شد و تنها شبکه استانی مازندران مبادرت به پخش زنده بازیهای نساجی می کرد.

فکری در نساجی با همین روشی که در استقلال پیاده کرده جلو رفت و با توجه به وضعیت نا به سامانی که نساجی در ابتدای فصل داشت، آن نتایج برای مدیران نساجی، ارزشمند بود و هر فردی از بیرون به نتایج و عملکرد فکری در نساجی نگاه می کرد، او را به واسطه ایجاد تحول در تیم نساجی تحسین میکرد اما به واقع فکری در زمره مربیانی طبقه بندی می شود که به شدت به فوتبال نتیجه گرا علاقه مند است و روش پرواکتیو یا واکنش گرا را برای مربیگری خود انتخاب کرده است و این در حالیست که این روش در تیم های بزرگ نکوهیده محسوب می شود چرا که هوادارن میلیونی تیم های بزرگ نمی توانند با این موضوع کنار بیایند که کادر فنی آنها در هر بازی با تاکتیکی به میدان برود که منتظر اتفاقات بازی باشد و تنها دلخوش به اشتباهات حریف برای گلزنی باشد. این روش شاید در نساجی جواب داده بود و منجر به کسب نتیجه شد اما در تیم بزرگ استقلال پیاده سازی چنین روشی مورد حمایت هواداران استقلال نبوده و نیست و آنها با توجه به بازیهای زیبا و همراه با نتیجه ای که در صل گذشته از تیمشان دیده بودند هرگز انتظار نداشتند تیم فعلی که با حفظ شاکله اصلی حتی تقویت هم شد، تا این اندازه ضعیف عمل کند که حتی اجرای اصول اولیه یک بازی فوتبال نیز از یاد بازیکنان این تیم رفته باشد.

فکری استقلال را با نساجی و به طور کلی تیم های میانه جدول اشتباه گرفت و این موضوع بزرگترین اشتباه او و مدیرانی بود که مجیدی و استراماچونی را از این تیم فراری دادند تا یک مربی متوسط را جانشین آنها کنند. در هیچ کجای فوتبال دنیا، سرمربی تیم دوم جدول برکنار نمی شود تا سرمربی تیم دهم جدول را جایگزین او کنند اما این اتفاق به لطف بی تدبیری عمدی یا سهوی مدیرعامل وقت استقلال رخ داد تا کابوس هواداران استقلال پنج ساله شود.

همین حالا اگر هدایت تیمی مثل ماشین سازی را به محمود فکری بسپارند، او قادر است چنان تغییری در این تیم در روند نتیجه گیری اش ایجاد کند که مدیران ماشین سازی با به به و چه چه از او تعریف و تمجید کنند اما سطح و ظرفیت کاری محمود فکری در حد همان تیم های میانه جدول و ته جدولی است و او نشان داده پتانسیل هدایت تیم های پرطرفدار را ندارد چرا که این  سبک بازی در تیم های پرطرفدار مورد حمایت هواداران قرار نمی گیرد و اگر تا امروز نیز برخی از انتقاد کردن از فکری پرهیز کردند به واسطه صدرنشینی استقلال بود و اکنون این صدرنشینی حبابی نیز از دست رفته و کادر فنی استقلال چیزی برای دفاع از خود ندارد چر که نه بازی قابل قبولی ارائه می دهند نه نتیجه می گیرند که البته این روند با توجه به بازیهای ابتدای فصل قابل پیش بینی بود اما کادر فنی استقلال نمی خواست آن را ببیند و امروز به شرایطی رسیده که هیچکس در جامعه هواداری استقلال آنها را نمی خواهد.

وقتی بازنده هایی مثل صمد مرفاوی، پرویز مظلومی در کادر فنی استقلال دیده شدند و نفراتی همچون آرش برهانی و حنیف عمران زاده به عنوان کارآموزی به عنوان دستیار فکری معرفی شدند، مشخص بود این تیم به جایی نخواهد رسید. فکری آنقدر در انتخاب دستیارانش کج سلیقگی به خرج داد که به جای امید نمازی به سراغ امید علی دفتری رفت و به جای مهدی خانبان و صالح مصطفوی به سراغ نفرات ناشناخته ای رفت که امروز ترکش های آنالیز ضعیف حریفان به خود فکری برخورد کرده است. او در حالی بدنساز تیم را عوض کرد که در بازی روز گذشته ربانی بدنساز سابق استقلال از بازیکنان سپاهان جمجگجویانی ساخته بود که تا دقیقه 90  مثل دقیقه 1 دویدند و جنگیدند.