کد خبر:37416
پ

قرارداد و تعهد در فوتبال ایران: چیزی شبیه به پشمک!

جدایی فرهاد مجیدی از استقلال پس از قهرمانی این تیم نه تنها یک شوک به هواداران این تیم وارد کرد، بلکه بار دیگر ثابت کرد قرارداد در فوتبال ایران کاملاً فرمالیته بوده و هر بازیکن یا مربی می تواند بر خلاف تعهد اولیه، مطابق با میل و منافع خود عمل کند. در ادامه به برخی […]

جدایی فرهاد مجیدی از استقلال پس از قهرمانی این تیم نه تنها یک شوک به هواداران این تیم وارد کرد، بلکه بار دیگر ثابت کرد قرارداد در فوتبال ایران کاملاً فرمالیته بوده و هر بازیکن یا مربی می تواند بر خلاف تعهد اولیه، مطابق با میل و منافع خود عمل کند. در ادامه به برخی از بی اخلاقی ها در زمینه تعهد به قرارداد در سالهای اخیر می پردازیم. نفرات ذیل اگرچه بعضاً با استناد به بندی در قرارداد خود آن را فسخ کرده اند اما در نهایت، استنباط کلی این است که به مدت قرارداد اولیه خود پایبند نبوده اند.

 

قرارداد و تعهد در فوتبال ایران: چیزی شبیه به پشمک!

کمالوند سلطان عدم تعهد به قرارداد

شاید بتوان فراز کمالوند را سردمدار عدم تعهد به قراردادهایی که با باشگاه های مختلف منعقد می کند، قلمداد کرد. او که در سالهای اخیر به دفعات تیم عوض کرده و حتماً به خاطر دارید در چه شرایطی تیم بوشهری را رها کرد تا به نیمکت استقلال برسد و پس از آن نیز استقلال را به همان روش رها کرد تا به سایپا برسد و …

 

فرهاد مجیدی

فرهاد مجیدی فعلاً اخرین نمونه از بی اخلاقی های فوتبال ایران است که علی رغم داشتن قرارداد با باشگاه استقلال، با استناد به یک بند و تبصره در قراردادش به یکباره این تیم را رها کرد و به تیمی ناشناخته در لیگ امارات پیوست.

 

یحیی گل محمدی

شاید بی اخلاق ترین مربی در این زمینه را بتوان یحیی گل محمدی دانشت. او در فاصله 1 هفته مانده به بازیهای آسیایی پدیده، به یکباره این تیم را رها کرد و اگرچه بابت صدور رضایتنامه ش توافقی صورت گرفت که تا این لحظه نیز این پرداخت انجام نشده اما از نظر اخلاقی حرکت گل محمدی در این زمینه درست نبود. پرسپولیس در ابتدای آن فصل نیز برای جذب گل محمدی خیر برداشته بود اما مدیران پدیده به واسطه قرارداد داشتن یحیی زیر بار این اتفاق نرفتند تا مسئولین پرسپولیس در لابی های غیرفوتبالی به مدیران پدیده برای صدور رضایتنامه یحیی فشار بیاورند تا در نیم فصل این مربی را جانشین کالدرون کنند.

 

محمود فکری

محمود فکری دو فصل قبل حرکتی انجام داد که شاید از روی عشق و تعصبش به استقلال بوده اما در دنیای حرفه ای گری جایی نداشت. او در حالی که با باشگاه نساجی قرارداد داشت، بدون توجه به قرارداد خود، به یکباره با استقلال قراردادی امضا کرد و روی نیمکت آبی ها نشست.

 

مجتبی حسینی

مجتبی حسینی را به عنوان یک مربی با اخلاق می شناختیم اما او نیز در فصل گذشته به یکباره هدایت ذوب آهن را رها کرد و به پیکان پیوست.

 

در صورتی که جواد نکونام نیز با همین رویه از فولاد جدا شود و به استقلال بپیوندد، او نیز در لیست بی اخلاق های فوتبال ایران قرار می گیرد چرا که علی رغم داشتن قرارداد با فولاد، از بند فسخ خود استفاده کرده و آن را فسخ و به استقلال پیوسته است. اگرچه شاید این رویه حرفه ای به نظر برسد اما مطمئناً اخلاقی قلمداد نمی شود چرا که در این صورت سنگ روی سنگ بند نخواهد شد و هر بازیکن یا مربی طوری قراردادش را تنظیم می کند که به محض رسیدن آفر جدید که منافع بیشتری برایش تامین می کند، قرارداد قبلی را فسخ کند و به تعهدات خود به تیم قبلی پشت پا بزند. به عنوان مثال اگر مدیر یک تیم با برنامه ای سه ساله به سرمربی و تیم خود نگاه کند و در وسط کار سرمربی مذکور به صورت قانونی قراردادش را فسخ کرده و به تیم دیگری منتقل شود، کدام طرف متضرر شده است؟

 

در بین بازیکنان که این مورد به دفعات دیده شده و می شود که بارزترین آنها را می توان به نقض قرارداد مهدی طارمی با ریزه اسپور ترکیه دید که علی رغم عقد قرارداد رسمی با این تیم با فشارهای سیاسی ولو پرداخت غرامت، این بازیکن به ایران و تیم پرسپولیس بازگشت.

 

به همین دلیل لزوم عقد قراردادهای محکم از سمت باشگاه ها با مربیان و بازیکنان احساس می شود تا از این آشفته بازار در فوتبال ایران جلوگیری شود و هر بازیکن یا مربی هر وقت دلش خواست، سودای ترک تیم را در سر نپروراند. به نظر شما با این وضعیت اصولاً چرا باشگاه ها قرارداد منعقد می کنند؟ وقتی هیچ تضمینی برای حفظ مربی و بازیکن مدنظرشان در تیم وجود ندارد و آنها می توانند با مبلغی ناچیز تیم را ترک کنند. شاید اگر باشگاه های ایرانی نگاهی به تیمهای معتبر فوتبال اروپا بیاندازند متوجه تفاوت ها بشوند. جایی که بند آزادسازی مربی و بازیکن به حدی سنگین تعیین می شود که اولاً مربی یا بازیکن فوق خیال فعالسازی این بند را به سر وارد نکند، ثانیاً اگر تیمی پیدا شد که حاضر به پرداخت مبلغ گزاف شد، باشگاه مبدا نیز از جدایی بازیکن یا مربی فوق متضرر نخواهد شد و سود مالی خوبی به آنها تعلق می گیرد. اما تا زمانیکه مبلغ صدور رضایتنامه در فوتبال ایران پائین باشد، عملاً هیچ وجه التزامی برای ماندگاری مربی یا بازیکن در تیم مذکور وجود ندارد.

 

هر چه که هست، با توجه به شرایط موجود در فوتبال آماتور ایران به نظر می رسد عقد قرارداد چه به لحاظ مدت و چه به لحاظ دستمزد یک شوخی است و در نهایت حداقل یکی از طرفین نه به مدت قرارداد پایبند هستند و نه پرداخت و شیوه فسخ آن!

ارسال دیدگاه

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

کلید مقابل را فعال کنید