دکتر قریب برای سومین بار پیشنهاد مدیرعاملی استقلال را رد کرد | او به فساد تن نمی دهد
در حالی که این روزها بحث بر سر مدیرعامل جدید استقلال داغ است، حجت کریمی که خود به خوبی می داند رفتنی است با تعللی معنادار و اتلاف وقت، هیچ حرکت مثبتی در راستای نقل و انتقالات و حتی جذب سرمربی جدید انجام نداده است تا مشخص شود، سناریوی بی ثبات سازی آقایان در استقلال […]
در حالی که این روزها بحث بر سر مدیرعامل جدید استقلال داغ است، حجت کریمی که خود به خوبی می داند رفتنی است با تعللی معنادار و اتلاف وقت، هیچ حرکت مثبتی در راستای نقل و انتقالات و حتی جذب سرمربی جدید انجام نداده است تا مشخص شود، سناریوی بی ثبات سازی آقایان در استقلال در حال تکرار شدن است.
دکتر قریب برای سومین بار پیشنهاد مدیرعاملی استقلال را رد کرد | او به فساد تن نمی دهد
اگرچه انفعال حجت کریمی که خود دیگر در بدنه مدیریتی استقلال جایی نخواهد داشت، اتفاق خوبی محسوب می شود چرا که با روی کار آمدن مدیر جدید، بحث انتخاب سرمربی جدید و حضور در نقل و انتقالات می بایست صورت بگیرد اما انتقاد اصلی به وزارت ورزش است که بدون دلیل خاصی مجمع دو باشگاه را به تعویق انداخت. البته آقایان در توجیه این اتفاق به مشکل نخوردن تیم پرسپولیس از سوی afc اعلام کردند که به مالکیت مشترک دو تیم که همزمان قصد برگزاری مجمع را داشت، گیر ندهد و این تیم از رقابت های آسیایی حذف نشود.
هر چه که هست اسامی مختلفی برای حضور به عنوان مدیرعامل استقلال مطرح می شوند، از سعید آذری تا علی خطیر و دکتر قریب!
اسامی که روی کاغذ همگی جزو مدیران خوب فوتبال ایران محسوب می شوند اما در عمل تقریباً همه می دانند حتی اگر خوان لاپورتا یا فلورنتینو پرز هم در مقطع فعلی قرار باشد به استقلال بیایند، موفق نخواهند شد چرا که اصولاً مدیری که از سوی وزارت ورزش انتخاب می شود می بایست بله قربان گوی اربابان خود باشد که بخشی از قیف فساد در فوتبال ایران هستند. دکتر قریب با سابقه درخشان در مدیریت باشگاه استقلال و قهرمانی با این تیم خود به خوبی همه پشت پرده های کثیف فوتبال ایران را می داند که اگر مثلاً دستور آبدارچی که از وزارت ورزش با او تماس می گیرد و فلان دستور را می دهد انجام ندهد یا بر خلاف منافع تیم محبوب آقایان عمل کند، خیلی زود از سمتش برکنار می شود و این موضوع با شان و شخصیت دکتر قریب سازگار نبوده و نیست و به همین دلیل این مسئولیت صوری را قبول نمی کند.
اگرچه برخی حاضرند برای حضور در ویترین باشگاه استقلال ولو با علم به همه موارد فوق، مدیریت این تیم را قبول کنند تا از رانت های نامحدودی که به واسطه مدیرعاملی استقلال برایشان به وجود می آید بهره مند شوند اما دکتر قریب نه نیازی به این موارد دارد نه شخصیتش اجازه می دهد تا در کثافتی که به لطف مهدی تاج با یک خروار پرونده فساد و بالادستی هایش در فوتبال ایران به وجود آمده، دست و پا بزند.
از کی طرفدار استقلال شدم؟ اسمش یه چی دیگه بود البته. طر فای سال های 59 یا 60، وقتی می رفتیم خونه ی مادربزرگم، سراسیاب دولاب. دایی م از سر کوچه واسه خودش مجله های زمان شاه می خرید و اون وسط چن تا کیهان ورزشی نصیب من می شد. تیتر “آشتی کنان روشن و مژدهی توی زمین” با یه عکس سیاه سفید و خبر بردن تاج جلوی … (اسمش یادم نیس) رو دیدم و طرفدار شدم. همین؟ همین. بهرحال. اومدیم جلو با همه غم و شادی هاش. اصل هوادار ی همینه. تا داستان شفر که داستان فرق کرد. یه جورایی تکون مون داد که پاشو بابا! خوابی؟!!! با اومدن استرا، شک داشتیم ولی دلمون شروع کرد به گرم شدن. دست خودت که نیس. تا خبر اومد سرمربی شبونه رفت! دیگه م بر نگشت. پشت دستم رو داغ کردم. تا دیگه یادم نره. نه اینکه تیم رو دوست نداشته باشیم که محاله ممکنه ولی جوری خودمون رو تنظیم کردیم که تلویزیون بازی تیم رو پخش زنده کنه، یه کار دیگه می کنیم. فیلم سینمایی تکراری نگاه می کنیم. شبش حالا اخبار می گه چن چن شدن. الان دیگه سایت های ورزشی می ریم واسه فوتبال خارجی. یکی دو جا هم هست که گاها حرف حساب می زنه. ولی دیگه دلمون گرم نمیشه. چون ثابت شده که هیچ چیزی تغییر نمی کنه. قرار نیست که عوض بشه. اینا رو گفتم که بگم این قریب ی که نوشتین شاید اونم فهمیده قرار نیس اتفاقی بیافته و واسه همین دم به تله نمی ده. شاید. شایدم یه جا دیگه سرش گرمه. چه می دونم. اینو ولی می دونم که با وجود همه ی قول و قرار هایی که با خودم گذاشتم، باز ته دل مون می لرزه وقتی یه خبر خوب می رسه. دست خودت که نیس. اصل هواداری همینه. حداقلش اینه که خبر ها ی بد کمتر اذیتمون می کنه. که کم چیزی نیست همین.