بتاکاپ – با اعلام باشگاه استقلال، پرونده بازگشت استراماچونی به این تیم رسماً بسته شد و حالا تمامی عواملی که مانع از بازگشت این مربی موفق و محبوب به استقلال شدند می بایست در انتظار پرداخت غرامت قرارداد او از جیب مبارک بنشینند اما نکته ای که در این بین در چند روز گذشته جالب به نظر می رسد، تلاش مافیای رسانه ای در تلطیف فضا و قرار دادن نام برانکو در کنار استراماچونی است.

تلاش مافیای رسانه ای برای قرار دادن اسم برانکو در کنار استراماچونی

مافیای رسانه ای که همواره در جهت جریان سازی و نظرسازی در تریبون های مختلفی که در دست داشته بوده، اینبار برای رفع اتهام رنگی بودن تصمیمات وزارت ورزش و فدراسیون فوتبال به سراغ سناریوی قرار دادن نام برانکو در کنار استراماچونی رفته است و در اخبار یک هفته اخیر خود از این دو مربی در موضوعات مشابه در کنار هم یاد می کند.

این دوستان رفتن برانکو از پرسپولیس را با رفتن استراماچونی از استقلال یکی می دانند و سعی می کنند طرز فکر خود را به مخاطبین خود القا کنند تا اگر هواداران استقلال، فراری دادن استراماچونی را به وزارت ورزش نسبت دادند، از طرف دیگر هواداران پرسپولیس نیز بتوانند رفتن برانکو را به وزارت ورزش نسبت دهند تا اتهام رویکرد رنگی وزارت ورزش از دوستان برداشته شود اما حقیقت ماجرا چیز دیگریست که در ادامه به آن می پردازیم.

داستان استراماچونی از آن جهت با برانکو متفاوت است که استرا دوست داشت بماند ولی برانکو هم مثل علی علیپور که از مدتها پیش با ماریتیمو تمام کرده بود، از سه ماه قبل از ترک ایران، وسایلش را جمع کرده و با الاهلی عربستان تمام کرده بود و تنها منتظر رسیدن موعد فسخ قراردادش بود تا بتواند به تیم عربستانی بپیوندد (بخشی اعترافات ایرج عرب در برنامه زنده تلویزیونی).

تفاوت دیگری که شبیه سازی برانکو و استرا را بی اعتبار می کند در این است که برانکو 4 سال در پرسپولیس مربیگری کرد و به انواع و اقسام موفقیت ها رسید اما دوستان تاب و تحمل صدرنشینی یک هفته ای استقلال با استراماچونی را نداشتند و به محض صدرنشین شدن استقلال با استراماچونی، در کمتر از یک نیم فصل، نسخه او را پیچیدند.

در نهایت اینکه به اعتراف سفیر ایران در کرواسی در سه نوبت با برانکو جلسه برای پرداخت پولش انجام شد اما او حاضر به پذیرش آن و بازگشت بهپرسپولیس نشد چرا که دوست داشت در اوج از پرسپولیس خداحافظی کرده باشد و از شکست پس از سه فصل موفقیت ترسید و برای دریافت پول بیشتر و البته بی دردسرتر به تیم عربستانی رفت اما در باب بازگرداندن استراماچونی در مرحله اول، ابتدا وزارت ورزش مانع از پرداخت مطالبات او توسط یک هوادار استقلال در ایتالیا شد (استناد به مصاحبه محمد مومنی پیشکوست استقلال) و سپس کاشف به عمل آمد مذاکرات در قطر نیز خیالی بوده و مذاکره ای برای بازگشت استراماچونی انجام نشده بود و دوستان برای محکم کاری که استرا به تهران بازنگردد، دست بر روی خط قرمز او یعنی افشای قراردادش گذاشتند تا بازگشتش به ایران را محال کرده باشند.

در نهایت نیز در یک خیمه شب بازی عجیب و در حالی که بار دیگر استقلال با فرهاد مجیدی در آستانه موفیت قرار داشت، به بهانه بازگرداندن استراماچونی او را از استقلال حذف کردند و اکنون با استوری استراماچونی مشخص شده اصلا پیشنهاد جدی برای بازگشت استرا به استقلال وجود نداشته و مدیرعامل استقلال برای اجرای راهبرد کلان وزارت ورزش این خیمه شب بازی را اجرا کرد چرا که او بهتر از هر فرد دیگری از قانون عجیب منع حضور خارجی ها در فوتبال ایران مطلع بود و با آگاهی از این قانون تلا بیهوده و نمادینی را انجام داد و تنها یک جام و وقت استقلال و هوادارانش را به هدر داد.

در پایان، مقایسه رفتن برانکو و استراماچونی از هیچ منظری شبیه به هم نبوده و نیست وتلاش مافیای رسانه ای برای همسان جلوه داده این دو اتفاق، تنها برای انحراف افکار عمومی از سیاست های وزارت ورزش در چند سال اخیر است. به واقع آیا وزارت ورزش که با هدف صرفه جویی در هزینه های ارزی این قانون منع حضور خارجی ها در فوتبال ایران را وضع کرده، حاضر است غرامت سنگین فسخ قرارداد استراماچونی را بپردازد؟

تفاوت بشار رسن و استراماچونی در چه بود؟

چطور ممکن است برای تامین منافع یک تیم خاص برای این قانون تبصره و استثنا قائل شوند و در نهایت فریاد بی طرفی سر دهند ؟ وقتی قرارداد بشار رسن با پرسپولیس به اتمام رسید، او بازیکن آزاد محسوب می شد و مذاکره مجدد با او به سان مذاکره برای به خدمت گرفتن یک بازیکن خارجی جدید به حساب می آمد اما دوستان فسخ قرارداد استراماچونی را به پیراهن عثمان تبدیل کردند که او اکنون یک مربی آزاد است و بازگشت او به استقلال از نظر قانونی غیرممکن است و عجیب ترین شکل ممکن از حضور مجدد او در استقلال جلوگیری کردند. به واقع چه تفاوتی بین بشار رسنی که با پرسپولیس قرارداد نداشت با استراماچونی کهبا استقلال قرارداد نداشت، وجود داردکه اولی مجوز عقد قرارداد پیدا می کند ولی دومی به دلایل نامعلوم، از حضور در ایران منع می شود؟