کد خبر:41142
پ

عکس سانسور شده زانو زدن بازیکنان ایران قبل از شروع بازی با انگلیس

ملی پوشان تیم ملی فوتبال کشورمان این روزها به شدت تحت فشار روانی قرار دارند و همین مسئله بر روی عملکرد فنی آنها تاثیر منفی گذاشته است. شاید بسیاری از آنهایی که پخش زنده جام جهانی را از شبکه 3 دنبال می کنند، تصویر اتحاد ملی پوشان ایران قبل از بازی مقابل انگلیس را ندیده […]

ملی پوشان تیم ملی فوتبال کشورمان این روزها به شدت تحت فشار روانی قرار دارند و همین مسئله بر روی عملکرد فنی آنها تاثیر منفی گذاشته است. شاید بسیاری از آنهایی که پخش زنده جام جهانی را از شبکه 3 دنبال می کنند، تصویر اتحاد ملی پوشان ایران قبل از بازی مقابل انگلیس را ندیده باشند. اما در عکس های منتشر شده مشخص شد، بازیکنان ایران به خاطر کشته شدگان اتفاقات اخیر در ایران مراسم خاصی را برگزار کردند.

متاسفانه با جو مسمومی که علیه ملی پوشان ایران قبل از اعزام به جام جهانی به راه افتاد، دو قطبی عجیبی در تیم ملی شکل گرفت. برخی که حامی معترضین در خیابان های کشور بوده و هستند، از رفتار ملی پوشان در برخورد با این قضیه انتقاد کردند و در ابتدا به جلسه آنها با ابراهیم رئیسی ایراداتی وارد شد و سپس انتشار تصاویر خندان بازیکنان ایران در فتوشات های فیفا نیز نمکی بر زخم میلیون ها داغدیده این روزهای کشور بود.

البته در همه موارد فوق جای نقد بسیاری وجود دارد و عدم حضور یک مشاور و روان شناس مجرب در کنار تیم ملی برای مدیریت شرایط و دور کردن بازیکنان از فضای سیاسی کشور احساس شد. شاید اگر برخی رفتارها از سوی ملی پوشان ایران دیده نمی شد، امروز شاهد این نبودیم که عده ای در کشور از تحقیر و آبروریزی تیم ملی ایران در جام جهانی خوشحال شوند.

اما نکته اصلی اینجاست که بازیکنان تیم ملی در این بین تقصیری ندارند (به جز 2-3 بازیکن که تکلیفشان مشخص است) آنها تنها وظیفه خود را انجام می دهند همانطور که بسیاری از معترضین کف خیابان، فردای اعتراض خود به سر کار خود می روند. شاید این انتظار که ملی پوشان به خاطر شرایط کشور اعتصاب کرده و یا به خاطر حمایت از مردم، با پیراهن تیم ملی خداحافظی کنند، انتظار بسیار بزرگی بود که برخی به اشتباه این انتظار را از ملی پوشان داشتند.

اشتباه بسیاری از منتقدین فعلی بازیکنان تیم ملی اینجاست که اقدامات حمایتی آنها از مردم را مثل نخواندن سرود ملی و یا زانو زدن و بستن باند مشکی قبل از بازی انگلیس یا عدم انجام شادی گل و … را نمی بینند و تنها تحت تاثیر جوسازی برخی رسانه های خارجی، آنها را متعلق به تیم جمهوری اسلامی می دانند و نه تیم ملی ایران!

بدون شک ملی پوشان کشورمان در بازگشت به ایران بابت تک تک این موارد بازخواست خواهند شد چرا که همانطور که در تصاویر مشخص بود، محمد نبی سرپرست تیم از عدم همخوانی سرود ملی توسط بازیکنان غافلگیر شده بود اما بازیکنان غیور تیم ملی این تصمیم جمعی را بدون توجه به عواقب آن اتخاذ کردند و همگی به آن پایبند بودند.

افکار عمومی باید بپذیرد که این بازیکنان برای رسیدن به جام جهانی، زحمات زیادی کشیده اند تا در ویترین فوتبال جهان بدرخشند و آینده خود را تامین کنند و در حال حاضر برای بودن در تیم ملی مجبور به پذیرش برخی خط مشی های دیکته شده هستند و تا حد توان حمایت خود را از کشته شدگان حوادث اخیر نشان داده اند.

در پایان به این موضوع باید فکر کرد که با بر هم زدن تمرکز بازیکنان تیم ملی در جام جهانی با مطرح شدن این مسائل سیاسی، تنها به حریفان و گلباران کردن تیم ملی کمک شده است چرا که این نتایج در نهایت به نام ایران در تاریخ ثبت خواهد شد و نه هیچ حکومت و رژیمی. همانطور که نتایج تیم ملی در جام جهانی 1978 به نام ایران ثبت شده نه حکومت پهلوی!

امروز در شرایطی قرار داریم که پیروزی تیم ملی عربستان مقابل تیم پرستاره آرژانتین را به چشم دیدیم. عربستانی بدون لژیونر مطرح در فوتبال اروپا چنان تاکتیک پذیر نشان داد که لیونل مسی و یارانش را عاجز کردند و در کمال تاسف روز گذشته تیم ملی پرستاره ایران مقابل انگلیس چنان یک بازی ضعیف ارائه داد که گویی بازیکنان ایران به تازگی فوتبال یاد گرفته بودند. تیم ملی در نیمه دوم که تا حدی خود را بازیابی روحی کرده بود نشان داد مشکل تیم پرستاره ایران تنها روحی روانی بود و لاغیر وگرنه ملی پوشان ایرانی مقابل تیم های قدرتمندتر از انگلیس، بازی های قابل قبولی ارائه داده بودند و هنوز هم برای ادامه مسیر دیر نیست و چه بهتر به جای تخریب روحیه ملی پوشان، فقط نام ایران را فریاد بزنیم. (اگرچه برخی سیاسیون قصد داشتند از نتایج به دست آمده در جام جهانی بهره برداری سیاسی کنند اما فراموش نکنیم این نتایج به نام ایران ثبت خواهد شد و نه کیروش یا ابراهیم رئیسی یا مهدی طارمی و …)

پی نوشت: امروز افرادی در مسیر جهت دهی به افکار عمومی علیه ملی پوشان قرار دارند که یا در کشور نیستند و یا سمتی در هیچ تیم داخلی ندارند و یا اگر هم دارند تا این لحظه خودشان حاضر نشده اند از بازی برای تیم ملی ایران که اتفاقاً در حکومت فعلی هم بوده، ابراز ندامت رسمی کنند اما این انتظار را در افکار عمومی علیه ملی پوشان فعلی کشور به وجود آورده اند. به عنوان مثال شخصی مثل یحیی گل محمدی در جایگاه حقوقی خود به عنوان سرمربی پرسپولیس که با پست ها و استوری های خود علیه ملی پوشان، میلیون ها ایرانی را علیه فرزندان این کشور شوراند، آیا خودش حاضر شده به خاطر همراهی با مردم و حمایت از آنها، از سمتش در تیم حکومتی پرسپولیس استعفا دهد؟ یا از بازی برای تیم حکومتی پرسپولیس (استقلال هم حکومتی محسوب می شود) یا تیم ملی ابراز ندامت کند؟ حال باید منتظر ماند و دید ادعاها و انتقادات گل محمدی علیه ملی پوشان تا چه حد واقعی بوده است چرا که به احتمال بسیار زیاد او در بازگشت ملی پوشان پرسپولیس از جام جهانی، از همه آنها استفاده خواهد کرد تا مشخص شود برخی صحبت ها تنها بر اساس منافع شخصی یا هیجانات لحظه ای مطرح می شود و گوینده اعتقاد چندانی هم به آن ندارد.

دیدگاه کاربران 1 دیدگاه
  • بی نام 22 نوامبر 2022 / 8:12 ب.ظ

    دمت گرم یک مقاله منطقی بالاخره

ارسال دیدگاه

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

کلید مقابل را فعال کنید