در حال که سیاست دولت ابراهیم رئیسی از ابتدای روی کار آمدنش به عنوان رئیس جمهور، سرکوب قیمت ها در بازار سرمایه و پر و بال دادن به قیمت دلار به منظور جبران سریع کسری بودجه بوده، این روزها وضعیت اسفبار بورس تهران کمدی تر از قبل دنبال می شود.

بورس کمدی ایران کمدی تر شد | فرار سرمایه ها به سمت رمزارزها

مدتهاست که سرمایه گذاری در بورس تهران برای معامله گران قدیمی و حرفه ای بازار به یک رسک سیستماتیک تبدیل شده است و آنها ترجییح داده اند سرمایه خود از بازار پر از فساد و رانت بورس تهران به سمت بازارهایی همچون دلار، طلا و اخیراً رمزارزها منتقل کنند.

با نگاهی به قیمت دلار و قیمت سهام بسیاری از نمادهای بورسی و مقایسه آن با 2 سال قبل به سادگی می توان فهمید که اراده بازارگردان بور بر سرکوب قیمت ها است و اجازه رشد به هیچ نماد یا شرکتی داده نمی شود.

به واقع چطور ممکن است قیمت سهام نمادها وقتی قیمت دلار، 30 هزار تومان بود با امروز که قیمت آن حوالی 60 هزار تومان است، برابر باشد؟ با تغییر این مولفه اصلی در اقتصاد ایران برخی از نمادها(صادرات محور) علی القاعده سود می کنند و برخی دیگر متضرر می شوند اما با رصد بازار می توان به این نتیجه رسید که همگی گویا متضرر هستند و تنها برنده بالا رفتن قیمت دلار، دولت است که با تسعیر ارز، کسری بودجه سنگین خود را جبران می کند.

به جرات می توان گفت دیگر سرمایه حقیقی خاصی در بازار باقی نمانده و شرکتهای خصولتی نیز وقتی برای ارتزاق و زنده ماندن مجموعه خود دست به فروش سهام می زنند، احدی در سمت خرید وجود ندارد و به همین سادگی قیمت سهام بدون هیچ توجیه منطقی پائین و پائینتر آمده و می آید.

با توجه به این موضوع، بسیار بعید به نظر می رسد ابراهیم رئیسی که در تمام سیاست های اقتصادی خود با شکست مواجه شده و وعده های پوچ انتخاباتی اش تقریباً محقق نشده اند، بتواند در دور بعدی انتخابات ریاست جمهوری رای بیاورد.

جای تاسف است که امروز اعتبار سرمایه گذاری در رمزارزی همچون بیت کوین به مراتب مطمئن تر از بازار بورس تهران است که بیشتر شبیه قمارخانه ای است که از هر فرصتی برای گروگان گرفتن پول افراد حقیقی دریع نمی کند. جناب رئیسی راه مهار تورم، ذوب کردن سرمایه مردم در بورس نیست. این رویه نه تنها بی اعتمادی نسبت به بازار سرمایه را افزایش می دهد بلکه بی اعتمادی نسبت به نظام را بالا می برد و مردم را نسبت به وعده های دروغ مسئولین بدگمان می کند. آیا مسئولین خروجی این بدگمانی را در نرخ مشارکت بسیار ضعیف در انتخابات مجلس ندیدند؟

کاری که کل دنیا بسیج شد تا انجام دهد (انهدام اقتصاد ایران) و نتوانست را دولت رئیسی با انتصاب افراد نالایق در راس سمت های مهم اقتصادی کشور در چند سال انجام داد و فاصله زیادی با فاصله فروپاشی کامل اقتصاد نداریم. اکنون به جای جذب سرمایه در بازار بورس، مردم سرمایه های خود را به سمت فارکس و رمزارزها هدایت کرده اند. به واقع که کشور با لوکومتیر بی لیاقتی و بی سوادی در دولت رئیسی با سرعت و بدون ترمز جلو می رود و هر لحظه امکان واژگونی اقتصاد ایران وجود دارد …

جناب رئیسی کلاهبرداری شاخ و دم ندارد. وقتی یک فرد یا نهاد تشویق به سرمایه گذاری جذاب در جائی می کند و پس از مدتی مشخص می شود، وعده های آن فرد دروغی بیش نبوده و خبری از سود که نیست، بلکه اصل پول نیز در خطر است!  به واقع که امروز سهامداران با کلاهبرداری دولت در بورس مواجه هستند. هر چه که هست، مسبب این وضعیت نه تنها می بایست در دادگاه پاسخگو باشد بلکه به واسطه خدشه به اعتبار نظام و اعتماد مردم به آن می بایست هر چه سریعتر از سمتش برکنار شود.

البته ناگفته پیداست که آقایان خود به خوبی می دانند در صورت رونق ولو موقت بورس، همان عده قلیل باقی مانده در بازار نیز با رسیدن به نقطه سر به سر و خروج از ضرر، عطای ادامه فعالیت در بورس را به لقایش بخشیده و سرمایه خود را از آن بیرون می کشند و در آن صورت آقایان می میانند و سهام بی ارزشی که مثل پول کاغذی هر روز بدون پشتوانه تولید کردند و به مردم فروختند.

پی نوشت: وقتی حکم به ماندگاری جناب عشقی با کارنامه بسیار ضعیف در راس مدیریت بورس داده شد، باید پیش بینی چنین روزهایی را می کردیم. اکنون وقت آن است که وزیر نامحترم اقتصاد نه تنها نسبت به آشفته بازار بورس پاسخگو باشد بلکه دلایل ابقای عشقی را نیز به سهامداران توضیح دهد.