احمد سعادتمند با ماجراجویی عجیبی که در پروژه بازگرداندن استراماچونی در این تیم شروع کرده، دست به ریسک بزرگی زده که به نظر می رسد خروجی این اتفاق هر چه که باشد، این استقلال است که بازنده خواهد بود؛ در ادامه به بررسی بیشتر این موضوع خواهیم پرداخت.

پروژه بازگشت استراماچونی به استقلال باخت-باخت است

اینطور که از شواهد و قرائن پیداست، وزارت ورزش در جریان اقدام خودسرانه سعادتمند در موضوع بازگرداندن استراماچونی نبوده است چرا که علی نژاد معاون سلطانی فر بارها و بارها از قانون منع به کارگیری مربیان خارجی گرفته که همین موضوع بیانگر عدم انعطاف این قانون برای استقلال است؛ قانونی که نه در مجلس بلکه در وزارت ورزش به تصویب رسیده و به فدراسیون فوتبال و سازمان لیگ ابلاغ شده است و حالا مدیری که توسط وزارت ورزش منصوب شده بدون هماهنگی با مقامات بالادستی خود، اقدامی را انجام داده که تنها منتظر اوکی وزارت نشینان برای لغو قانون یا استثنا قائل شدن برای استقلال است. در واقع سعادتمند اوکی استراماچونی برای بازگشت به استقلال را گرفته و تنها منتظر لطف دوستان برای بازگشت رسمی اوست که تا این لحظه محقق نشده است.

اگر استراماچونی نیاید

حال فرض میکنیم با تمام کش و قوس های پیش آمده، استراماچونی به استقلال نیاید؛ مجموع اقدامات سعادتمند در این ماموریت منجر به از دست رفتن یک جام قهرمانی حذفی، یک جام سوپرکاپ و از دست دادن سرمربی تیمی (فرهاد مجیدی) است که در این اواخر هم خوب بازی می کرد و هم نتیجه می گرفت. اما این همه تلفات استقلال برای پروژه بازگرداندن استراماچونی نیست چرا که این تیم بدون سرمربی خود قرار است در مرحله گروهی لیگ قهرمانان آسیا شرکت کند و در ریسک عدم صعود از مرحله گروهی نیز این تیم را تهدید می کند. از طرف دیگر، کش دار شدن موضوع بازگشت استراماچونی نیز خواه ناخواه، انتخاب سرمربی جدید را به نزدیکی شروع لیگ بیستم می کشاند و فاجعه اصلی زمانی است که بدانیم با قانون منع جذب مربی و بازیکن خارجی جدید،  هیچ مربی داخلی با کیفیت و در حد و اندازه های استقلال در دسترس نیست تا جانشین مجیدی شود. در واقع استقلال مصداق از مجیدی رانده و از استرا مانده را پیدا خواهد کرد و خروجی این همه هیاهو جز اتلاف وقتی که می توانست منجر به آماده سازی تیم با سرمربی سابق خود صرف شود، نخواهد بود. در این شرایط هر مربی روی نیمکت استقلال بنشیند مثل 4 فصل گذشته امتیازات زیادی را در نیم فصل اول از دست خواهد داد و تا تیم را بسازد و در نیم فصل دوم امتیازات لازم جمع شوند، دیگری رمقی برای موفقیت و قهرمانی این تیم به واسطه امتیازات از دست رفته در نیم فصل اول باقی نخواهد ماند. این سناریوی تکراری در 4 فصل اخیر عیناً تکرار شده و هر بار به یک بهانه این اتفاق رخ داده است.

اگر استرا بیاید

بسیاری از هواداران استقلال بر این تصورند که با بازگشت استراماچونی، اوبه مانند یک منجی و سوپرمن عمل خواهد کرد و با کوبیدن عصای جادویی خود به زمین، همه امتیازات ممکن را برای این تیم کسب می کند اما در واقع بازگشت در مجدد او به فوتبال ایران، شرایط برای او و استقلال بسیار دشوارتر از قبل خواهد شد. استراماچونی که در بسیاری از بازیهای ابتدایی فصل گذشته امتیازات مهمی را از دست داد تا به تیم مدنظرش برسد در فصل جدید با فشار روانی بیشتر از قبل به کارش در استقلال ادامه خواهد داد چرا که افکار عمومی هواداران استقلال به چیزی جز بردن و قهرمانی از او رضایت نمی دهد و در صورتی که او بخواهد بار دیگر مثل قبل امتیازات ابتدای فصل را از دست بدهد، دو دستگی شدیدی بین هواداران استقلال در حمایت از او به وجود می آید. از منظری دیگر نیز با بازگشت استراماچونی به استقلال، وزارت نشینان به نوعی در قانون منع جذب مربی خارجی استثنا قائل شده اند و همین مسئله دیدگاه سایر تیمها و کمیته داوران را نسبت به تیم استقلال عوض خواهد کرد. اگر تاکنون به تیم پرسپولیس، اتهاماتی در خصوص تیم محبوب دولت زده می شد، در صورت بازگشت استراماچونی به استقلال، این فشار روانی بر روی استقلال خواهد بود چرا که دولت با مساعدت خود زمینه بازگشت استرا را فراهم کرده است. از طرف دیگر استراماچونی نشان داده مربی صبوری نیست و با توجه وضعیت بی ثبات ارزی در کشور و مشکلات تحریم در پرداخت، در صورت تکرار مشکلات گذشته بار دیگر به سادگی تیم را رها کرده و می رود. در مرتبه قبل نیز ظاهراً قرارداد محکمی با استرا منعقد شده بود اما او تیم را رها کرد و رفت (در حالی که همتای او در پرسپولیس یعنی کالدرون در شرایط مشابه تا نیم فصل هدایت تیم را بر عهده گرفت و سپس قراردادش را فسخ کرد)

هر چه که هست، آمدن یا نیامدن استراماچونی مشکلات زیادی را برای استقلال از نظر فنی به وجود خواهد آورد و مشخص نیست سعادتمند چطور به این نتیجه رسیده که با بازگشت استراماچونی، همه مشکلات این تیم حل خواهد شد؟

پی نوشت: تیم پرسپولیس نیز پس از جدایی کالدرون در شرایط مشابهی قرار داشت به طوری که هیچ گزینه داخلی با کیفیت و بدون تیمی در دسترس مدیریت وقت پرسپولیس نبود تا بر روی نیمکت پرسپولیس بنشاند و اینطور که در رسانه ها مطرح شد آنها توانستند با تهدید و ارعاب مالک شهر خودرو ، سرمربی این تیم را با زور به پرسپولیس بیاورند و اگر شرایط به همین منوال پیش برود، شاید استقلالی ها نیز مجبور شوند همین قصه را تکرار کرده و یک مربی با کیفیت استقلالی را با زور از تیمی که اکنون هدایت آن را بر عهده دارد، بر روی نیمکت استقلال بنشانند.