تیم فوتبال استقلال تهران در دومین سال پیاپی که به فینال جام حذفی راه پیدا کرده بود بار دیگر ناکام ماند و نتوانست به عنوان قهرمانی برسد. این در حالی بود که بر خلاف فصل گذشته که استقلال سزاوار کسب عنوان قهرمانی بود اما در بازی شب گذشته این تیم مقابل فولاد، به واقع آبی پوشان می بایست در همان 90 دقیقه بازی را به فولاد واگذار می کردند.

شکست استقلال در فینال جام حذفی در روزی که قهرمانی حق فولاد بود

نمایش ضعیف و دور از انتظار اکثر بازیکنان استقلال در بازی شب گذشته مقابل فولاد، بسیاری را به یاد بازی والیبال ایران و کانادا انداخت که به یکباره بسیاری از ملی پوشان کشورمان با افت شدید روحی مواجه شدند که در نهایت این مسئله بر روی عملکرد آنها تاثیر منفی گذاشت و تن به شکست غیرمنتظره مقابل کانادا دادند.

اکثر بازیکنان استقلال به جز سیاوش یزدانی و محمدحسین مرادمند شب بدی را سپری کردند و فرسنگ ها با عیار واقعی خود فاصله داشتند. هنوز مشخص نیست چه بر سر تیم مجیدی آمده بود که بدترین نمایش فصل خود را در فینال جام حذفی ارائه کردند. به جرات می توان گفت تا قبل از بازی شب گذشته، استقلال را اینقدر ترسو و بی برنامه ندیده بودیم و به طور حتم مسائلی پیش از بازی در اردوی این تیم اتفاق افتاده که بر روی عملکرد کلی بازیکنان تاثیر منفی گذاشته بود.

مددی نقش اول ناکامی استقلال

در اینکه مدیریت ضعیف استقلال سهم اصلی در این ناکامی را دارد هیچ بحثی وجود ندارد و می توان سهم عدم حضور فرهاد مجیدی لب خط را نیز تاثیرگذار دانست اما نکته اصلی اینجاست که پیراهن استقلال برای برخی از بازیکنان استقلال گشاد است؛ بازیکنانی که با ادعای فراوان و بدون کارایی در طول فصل تنها بر روی اعصاب هواداران استقلال رژه رفتند و در آخرین بازی فصل نیز با یک نمایش ضعیف، خاطره بدی را از خود در هنگام خروج از باشگاه به یادگار گذاشتند.

بازیکنانی که از ساق پایشان ترسیدند

به جرات می توان گفت برخی بازیکنان استقلال از ترس مصدومیت و از دست دادن فرصت نقل و انتقالات، با احتیاط در این دیدار بازی کردند تا مبادا با مصدومیت بد موقع، شانس ترانسفر یا انتقال به تیم بعدی را از دست بدهند و همین مسئله بر روی عملکرد کلی این تیم تاثیر منفی گذاشته بود.

اشتباهات کادر فنی

البته از اشتباهات کادر فنی در چیدمان اولیه و تعویض ها و تاکتیکی که برای این بازی اتخاذ کرده بود نیز نمی توان به سادگی گذشت چرا که استقلال در این دیدار به واقع هیچ حرفی برای گفتن نداشت و هیچ کار تاکتیکی را از سوی بازیکنان این تیم ندیدیم به طوری که ستاره ای همچون مهدی قایدی در جریان بازی گم شده بود که سرمربی و کادر فنی استقلال می بایست در این خصوص نظر دهند. اما اوج بی تدبیری کادر فنی سپردن پنالتی به بازیکنانی بود که اصولاً پنالتی زن نبودند. نه فرشید اسماعیلی و نه داریوش شجاعیان در زمره پنالتی زن های خوب استقلال به حساب نمی امدند و احتمالاً استرس بازی به حدی بوده که هیچ بازیکنی حاضر نشده تا مسئولیت پنالتی زدن را بر عهده بگیرد و به اجبار نوبت به بدترین گزینه ها برای پنالتی زدن رسید. شاید روزی که مجیدی قصد جذب گابریل پین را داشت و با مانع تراشی های وزارت ورزش سابق، نتوانست کادرفنی تیمش را تقویت کند به این روزها فکر کرده بود و در واقع وزیر ورزش گلهایش را در همان زمان به استقلال زده بود. نکته قابل توجه در کادر فنی استقلال این است که مجیدی حتماً برای جدال با الهلال می بایست یک فرد مجرب و با دانش را به کادر فنی تیمش اضافه کند چرا که او نشان داده در اوردگاه های مهم و حساس بعضاً از تجربه کافی برای پیروزی مقابل حریف برخوردار نیست.

استقلال قربانی کارشکنی آخرین مهره وزیر سابق

در پایان با اشاره به صحبتهای سعید آذری مدیرعامل استقلال در خصوص مظلومیت فرهاد مجیدی و استقلال در فینال باید خاطرنشان کرد که این شکست برای تیمی که مدیرعاملش کمر به ناکامی آن بسته، چیز عجیبی نبود و انتظار می رفت در یک بزنگاه مهم، کارشکنی های احمد مددی در بازی با روح و روان کادر فنی و بازیکنان، کار دست این تیم بدهد. هواداران استقلال امیدوارند با روی کار آمدن وزیر جدید هر چه زودتر حکم اخراج مددی نیز امضا شود تا این کارشکنی ها تا بازی با الهلال ادامه پیدا نکند(49285) چرا که تیم مجیدی در صورتی که از لحاظ روحی تقویت شود، نشان داده قادر به شکست هر تیمی است.

هر چه که هست،فولاد سزاوار قهرمانی در جام حذفی بود و باید به نکونام و تیم منسجمش بابت این قهرمانی تبریک گفت چرا که هیچ حرف و حدیثی در این قهرمانی وجود نداشت و با شایستگی به مقام قهرمانی رسیدند.

پی نوشت: برخی نیز به عدم تاثیرگذاری وزیر سابق ورزش در این ناکامی اشاره کرده اند که در جواب این دسته باید گفت، اولاً عنصر اصلی وزیر سابق در بدنه مدیریت استقلال که همچنان مشغول خرابکاری است، در این تیم حضور دارد (احمد مددی) ثانیاً وزیر و وزارت ورزش در بزنگاه های دیگر گل های خود را به نفع رقبا زده اند. در جایی که اسپانسر استقلال به جای جذب امین قاسمی نژاد، به تیم رقیب کمک مالی می کند تا ترابی و مغانلو جذب شوند و یا در تمدید قرارداد بازیکنان و حفظ بازیکنی همچون میلیچ تعلل عمدی انجام می شود. آنها وقتی با پیشنهادات جذاب مالی یک به یک دستیاران مجیدی را از کادر فنی جدا کردند تا خلوت ترین نیمکت استقلال در فینال جام حذفی را شاهد باشیم، گلهای خود را زدند و هواداران استقلال از فصل بعد می توانند اثرات وزارت ورزش منحوس دولت یازدهم را کم کم به فراموش بسپارند.