کد خبر:44833
پ

ساپینتو اصول اولیه مربیگری را هم بلد نبود | معنای اشتباهات تکراری در دو دربی چیست؟

ریکاردو ساپینتو سرمربی پرتغالی استقلال بامداد امروز تهران را به مقصد کشورش ترک کرد و با توجه به اتفاقاتی که رخ داد احتمالاً این سفر، سفری بدون بازگشت برای مرد خشمگین پرتغالی خواهد بود. اما هواداران استقلال باید از رفتن ساپینتو خوشحال باشند یا ناراحت؟   جواب این سوال ساده نیست چرا که هواداران این […]

ریکاردو ساپینتو سرمربی پرتغالی استقلال بامداد امروز تهران را به مقصد کشورش ترک کرد و با توجه به اتفاقاتی که رخ داد احتمالاً این سفر، سفری بدون بازگشت برای مرد خشمگین پرتغالی خواهد بود. اما هواداران استقلال باید از رفتن ساپینتو خوشحال باشند یا ناراحت؟

 

جواب این سوال ساده نیست چرا که هواداران این تیم پس از مدتها بازی های تهاجمی و پر گلی را از تیمشان در فصل جاری تماشا کردند اما در عین حال از سه جام ممکن در فصل جاری هیچ جامی به دست نیاوردند و تنها جام این تیم مربوط به بازی سوپرجام ابتدای فصل بود که به نوعی آخرین یادگار فرهاد مجیدی محسوب می شد.

اگر بخواهیم واقع بینانه به موضوع ادامه همکاری یا قطع همکاری ساپینتو با استقلال نگاه کنیم، او باعث ایجاد تحول در سبک بازی استقلال شد اما کادر فنی ضعیف و گروه آنالیزوری ضعیف تر او، باعث ناکامی محض او در بازی های بزرگ و تعیین کننده فصل شدند.

ساپینتو در دو بازی رفت و برگشت مقابل سپاهان در لیگ بازنده بود.او با یک تساوی و یک شکست مقابل پرسپولیس، به نوعی این تیم را قهرمان لیگ کرد و در نهایت با یک شکست و یک پیروزی مقابل تراکتور، کارش را مقابل سه تیم مدعی تنها با یک پیروزی پرگل مقابل تراکتور در لیگ پایان داد که عملکرد خوبی برای تیمی که می خواهد قهرمان شود محسوب نمی شود.

ساپینتو مثل مربی تیمی بود که مثلا با یک سیستم و تاکتیک جا افتاده در تیمش مقابل تیم های میانه جدولی و ته جدولی، عملکردی فوق العاده داشت اما مقابل تیم های مدعی، دست و پا بسته عمل می کرد چرا که با همان تصوری که تیم های مدعی مثل تیم های ضعیف تر مقابل استقلال صف آرایی می کنند، به میدان می آمد بدون ذره ای تغییر در تاکتیک و سیستم تیمش که 3-3-4 بود. بدون شک تیم های مدعی قهرمانی هم بازیکنان با کیفیت تیری نسبت به تیم های میانه جدولی و ته جدولی داشتند و هم کادر فنی قویتری نسبت به نیمکت تیم های ضعیف تر در اختیار داشتند.

اما ساپینتو هرگز این تفاوت را نفهمید و به واسطه عدم درک این تفاوت و بی توجهی به نقاط قوت حریفان و نقاط ضعف تیم خود، مقابل تیم های مدعی صف آرایی می کرد.

به عنوان مثال مربی تیمی که با یک تاکتیک خاص مقابل تیم های ته جدولی همچون لیدز یونایتد، ساتهمپتون با نتیجه پر گل پیروز شده اصولاً با همان تاکتیک مقابل تیمی مثل منچسترسیتی یا آرسنال، نباید تیمش را به میدان بفرستد چرا که در این صورت محکوم به شکست خواهد بود. همان اتفاقی که برای ساپینتو رخ داد و هم او و هم استقلال ناکام محض این فصل فوتبالی بودند.

ساپینتو در دربی رفت به واسطه اینکه کادر فنی پرسپولیس شناختی از سبک بازی این تیم نداشت (استقلال از نیم فصل دوم، تاکتیک 3-3-4 مدنظر ساپینتو را به درستی در مسابقات مختلف اجرا کرد) به تساوی رسید او با خیال اینکه تیمش مقابل هر حریفی با همین سیستم به پیروزی می رسد مقابل پرسپولیس در دربی برگشت که نقش تعیین کننده در قهرمانی داشت به میدان آمد  و از همان ابتدا سورپرایز شد و تحت تاثیر خط هافبک قدرتمند پرسپولیس قرار گرفت که به طور کامل 3 هافبک میانی استقلال را از بازی خارج کرده بودند. او محبی و قایدی را مثل بازی های قبل به عنوان وینگر لب خط قرار داده بود غافل از اینکه بازیکنان مقابل این دو ستاره استقلال، مدافعین ضعیف تیمهای دیگر نیستند و آنها به سادگی قادر به بردن دوئل های نفر به نفر نیستند و به همین جهت هیچ اثری از آنها در بازی ندیدیم. او با بازی دادن به جعفر سلمانی و صالح حردانی و نیمکت نشین کردن ابولفضل جلالی ملی پوش و رضا میرزایی با انگیزه، نشان داد هیچ چیز از فوتبال نمی داند. وقتی تیم حریف نفرات قدبلندی در اختیار دارد و اتفاقاً بسیاری از بازیکنان آنها تبحر و تخصص خاصی هم در ارسالها دارند و با علم به ضعف خط دفاعی و دروازه بان استقلال در ارسال ها چه اصراری به استفاده از دو بازیکن کوتاه قامت که تقریباً همه دوئل ها تک به تک را باختند بود؟

ساپینتو ابتدا اشتباه تاکتیکی و انتخاب سیستم نامناسب برای مقابله با پرسپولیس داشت سپس با مهره چینی اشتباه، فرصت بیشتری به وینگرهای پرسپولیس برای دور زدن خطوط کناری استقلال داد. کافیست به صحنه گل اول پرسپولیس نگاه کنید که چطور جعفر سلمانی با یک حرکت بدن از بازیکن پرسپولیس دریبل خورد و ارسال او با دفع ناقص صالخ حردانی در غیاب روزبه چشمی در پست خودش به مهدی ترابی رسید و او دروازه حسینی را با یک شوت از راه دور باز کرد.

تحلیل فنی دربی 101

1.همانطور که در تصویر زیر مشاهده می کنید استقلال با سیستم 3-2-1-4 خود مقابل پرسپولیسی که با سیستم 1-3-2-4 آرایش دفاعی می گرفت، در فاز هجومی ظاهر می شد. در تصویر زیر مشخص است که مهاجم تارگت استقلال با وجود دوره شدن توسط 4 بازیکت پرسپولیس، نه روی زمین و نه روی هوا هیچ شانسی برای تصاحب توپ نداشت و فرقی نمی کرد این بازیکن ارسلان مطهری باشد یا پیمان بابایی یا سجاد شهباززاده یا آرمان رمضانی! در دو دربی 100 و 101 مهاجم هدف استقلال به دلیل گیر افتادن در قفس دفاعی پرسپولیس هیچ حرکت مثبتی نتوانست انجام دهد.

2.بازیکنان پرسپولیس عامدانه جعفر سلمانی و صالح حردانی را در موقعیت پاس قرار می دادند اما آنها با توجه به پرس مثلثی بازیکنان هجومی استقلال، هرگز پاس های سالمی به مهاجمین خود نرساندند. به طوری که وقتی توپ به مهدی قایدی می رسید، شماره 5، مسیر طولی او و شماره 7، مسیر پاس عرضی او برای نزدیک ترین هافبک را می بستند و شماره 10 با قرار گرفتن در جلوی ارسلان مطهری مانع از رسیدن پاس احتمالی قایدی به او می شد کما اینکه فضای پشت او توسط ولسیانی و پورعلیگنجی پوشش داده می شد. در این بین شماره 21 نیز با نزدیک شدن به قایدی سعی می کرد تا مانع از چرخش او و پاس به عقب شود تا قایدی که صاحب توپ شده چاره ای جز حرکت انفرادی برای جلو بردن توپ از بین 3-4 بازیکن پرسپولیس نداشته باشد. اتفاقی که یکبار در دربی 100 در بازی برگشت لیگ بین دو تیم رخ داد و قایدی با دریبل 3-4 بازیکن پرسپولیس با بیرانوند تک به تک شد.

این شیوه پرس پرسپولیس در سمت مقابل نیز انجام می شد و محمد محبی در شرایط سختی صاحب توپ می شد و هرگز نمی توانست توپ را از بین 3-4 بازیکن پرسپولیس که او را احاطه کرده بودند، عبور دهد.

بزرگترین اشتباه ساپینتو در این فاز این بود که به خیال باز کردن ساختار دفاعی پرسپولیس از محبی و قایدی در لب خط استفاده کرده بود اما فراموش کرده بود که ارسلان مطهری در قفس 4 نفره پرسپولیس با حضور شماره 8، 30، 7 و 10 گیر افتاده است. کیفیت بالای دانیال اسماعیلی فر و علی تعمتی در مقابله با مهدی قایدی و محمد محبی نیز مزید بر علت شده بود تا قایدی و محبی نتوانند به سادگی و قبل از اعمال پرس توسط سایر بازیکنان پرسپولیس، از آنها عبور کنند.

4.با توجه به آگاهی کادر فنی و آنالیزورهای پرسپولیس بر ناتوانی چشمی در بازی سازی و عقب بازی کردن او و عدم پیشروی جعفر سلمانی و صالح حردانی،  ماموریت تحت فشار قرار دادن رضاوند و مهری با آل کثیر و وحید امیری بود چرا که آنها به خوبی می دانستند که چشمی ، حردانی و سلمانی گزینه پاس موثری در جلوی زمین خودی ندارند و رافا سیلوا و مرادمند و حسینی نیز اصولا بازی با پای خوبی ندارند که بخواهند با پاس های خود، خط هافبک خود را از زیر فشار پرس پرسپولیس خلاص کنند.

وضعیت استقرار بازیکنان دو تیم در فاز هجومی استقلال

 

نکته مهم این نمایش، تغییر سریع وضعیت پرسپولیس از دفاع به حمله بود. آنها با آنالیز نوع بازی تک تک بازیکنان استقلال و کندی ذاتی سه هافبک میانی این تیم و کمک نکردن محبی و قایدی به ساختار دفاعی تیمشان، بر روی سرعت نفراتی همچون مهدی ترابی، سعید صادقی، وحید امیری در ضدحملات برق آسا حساب باز کرده بودند. به واسطه همین مورد هم بود که عمدتاً پرسپولیس در فاز هجومی می توانست مهاجم تارگت خود یعنی آل کثیر را صاحب توپ کند و او با حمل توپ عالی به یکباره 3-4 بازیکن را در عرض خود می دیدید و گزیه های پاس زیادی در اختیار داشت که عمدتاً با خطای بازیکنان استقلال این حملات به سرانجام نمی رسید. البته استقلال تاوان خطاهای پرتعدادی را که مقابل پرسپولیس انجام داد را پس داد و بر روی یکی از همین ارسال ها بود که دروازه این تیم برای دومین بار فرو ریخت.

در تصویر زیر آرایش هجومی پرسپولیس را مشاهده می کنید که در آن سروش رفیعی به سرعت خود را به یک خط جلوتر رسانده و ساختار هجومی تیمش را به 1-4-1-4 تغییر می دهد. در این آرایش با توجه به اینکه محبی و قایدی برای کمک به ساختار دفاعی و البته اجازه نفوذ ندادن به اسماعیلی فر و نعمتی بر نمی گشتند، سعید صادقی و مهدی ترابی همواره در موقعیت مناسب و بدون مزاحم صاحب توپ شدند و با توجه به اینکه توانایی عبور از جعفر سلمانی و صالح حردانی را داشتند، این تیم در موقعیت حمله به مراتب خطرناک تر ظاهر می شد. عملکرد بی نقص عیسی آل کثیر و جنب و جوش او در ساختار دفاعی از هم گسیخته استقلال نیز مزید بر علت شده بود تا سه بازیکن استقلال یعنی شماره 4، 3، 15 متمرکز به حرکات آل کثیر باشند چرا که آل کثیر بر خلاف ارسلان مطهری که در قفس دفاعی پرسپولیس گیر افتاده بود همواره خودش را جلوی چشمی و مدافعین استقلال قرار می داد تا به گزینه پاس برای هافبک های کناری خود تبدیل شود.

بزرگترین اشتباه ساپینتو در این فاز استفاده از روزبه چشمی کند در مهمترین پست دفاعی استقلال یعنی هافبک دفاعی بود. او اگر قصد داشت از یک هافبک دفاعی مقابل ساختار هجومی پرسپولیس استفاده کند، بدون شک می بایست از بازیکنی که سرعت بیشتری در انتقال ها داشت، استفاده می کرد، بازیکنی مثل حامدی فر. البته با توجه به شناختی که از عناصر هجومی پرسپولیس وجود داشت، ساپینتو می بایست از ابتدا با سیستمی متفاوت به میدان می آمد اما او نه تنها از اشتباهات تکراری دربی قبل درس نگرفت بلکه با ادامه همین شیوه شناخته شده و آنالیز شده توسط کادر فنی پرسپولیس، طوری بازی کرد که آنها دوست داشتند.

نکته مهم در زمانی که پرسپولیس در خط دفاع صاحب توپ بود بازی آنها با بیرانوند بود که تعداد گزینه های پاس این تیم را زیادتر می کرد و یک بازیکن استقلال را که برای فشار بر روی بیرانوند به سمت او حرکت کرده بود، از جریان بازی خارج می کرد.

استقرار بازیکنان دو تیم در موقعیت هجومی پرسپولیس

 

 

ارسال دیدگاه

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

کلید مقابل را فعال کنید