خداداد عزیزی بازیکن سابق تیم ملی فوتبال ایران که در چند سال اخیر فعالیت خاصی در حوزه فوتبال نداشته و تنها به محری گری در برنامه های تلویزیونی یا داوری در برنامه استعدادیابی مشغول بوده، در رابطه با شایعات (درست خواندید فقط احتمالات) حضور کیروش روی نیمکت تیم ملی صحبتهای عجیب و البته بی ادبانه ای را مطرح کرد که بار دیگر شان و شخصیت خانوادگی خود را به افکار عمومی نشان داد.

 

خداداد عزیزی در باند حامیان دلالان کروات | کیروش نیاید چون نان برخی قطع می شود؟

عزیزی که ظاهراً به ادبیات غیرمحترمانه خود در آنتن زنده افتخار می کند، در آخرین صخبتهایش اینطور گفت : به درک که برخی بازیکنان تیم ملی با اسکوچیچ همسو نیستند!

او روز گذشته با انتشار یک ویدئو بار دیگر فرهنگ خانوادگی خود را فریاد زد و گفت : خاک بر سر فوتبال ایران که کیروش بخواهد بار دیگر روی نیمکت تیم ملی اش بنشیند!

 

عزیزی در حالی این حملات را علیه کیروش انجام می دهد که اصلاً بحث حضور یا عدم حضور کیروش در میان نیست بلکه بحث برکناری اسکوچیچی است که متهم به دلالی در تیم ملی است و گرنه هیچکس اصراری به بازگشت کیروش به تیم ملی ندارد اما ظاهراً اسم کیروش با توجه به کاریزمای مقتدرانه ش در برخورد با فساد برای برخی آنقدر ترسناک بوده و یادآور خاطرات تلخ بریده شدن بساط دلالی شان از کنار تیم ملی بوده که اینگونه هر روز در مورد او جبهه گیری میکنند. شاید اگر صدور بلیت سایر پیشکسوتان فوتبال نیز برای سفر به اردوی کانادا مثل خداداد عزیزی در اولویت قرار می گرفت، آنها نیز این چنین علیه کیروش موضع می گرفتند اما معلوم الحال هایی که در حزب باد حضور دارند و یکبار از کیروش تمجید و بار دیگر تخریبش می کنند، این روزها نان را در مخالفت با بازگشت کیروش و حمایت از اسکوچیچ دیده اند.

ظاهراً دلالی بازیکن در فوتبال ایران ریشه در خون مربیان کروات دارد چرا که پیشتر نیز شاهد حضور عجیب برخی بازیکنان بی کیفیت در تیم پرسپولیس به رهبری برانکو ایوانکویچ بودیم که هرگز نیز پاسخی بابت چرایی جذب بازیکنانی همچون بودیمیر، گولچ، فابیانسکی، لبانوف،  پولیانسکی، پریموف، ماریچ و رادوشویچ از وی سوال نشد همانطور که بابت دعوت از چند بازیکن فوق العاده ضعیف و نیمکت نشین و بعضاً گمنام توسط اسکوچیچ به تیم ملی از او سوال نشد.

 

امروز در شرایطی قرار داریم که به جای اینکه امثال خداداد عزیزی ها و علی کریمی ها به دلالی آشکار در تیم ملی بپردازند، از منتقدین اسکوچیچ ایراد می گیرند و صعود به جام جهانی را به پای او می نوسیند و این در حالیست که بر هیچکس پوشیده نیست صعود به جام جهانی ثمره غیرت بازیکنان ایران بود و نه دانش فنی اسکوچیچ که اگر این دانش وجود داشت، با نبود مهدی طارمی به یکباره دانش فنی او در بازیها ته نمی کشید.

 

خداداد عزیزی که به واسطه تک گلی که 25 سال پیش به ثمر رسانده خود و نوه و نتیجه هایش را محق می داند در مورد هر موضوع با ربط و بی ربطی اظهار نظر کند، در حالی به اینن کته اشاره کرده که با بازگشت کیروش باید دوباره جلوی او خم شویم که با نگاهی به آثار و خدمات کیروش در فوتبال ایران، می بایست برای او سجده کنیم چرا که اولاً میزان درآمدزایی او برای فدراسیون فوتبال بیش از میزان دستمزدش بود و به نوعی مجانی از او استفاده کردیم؛ در ثانی با کار پایه ای توانست کاری کند که سه تیم ملی آماده در اختیار مربیان بعدی قرار داشته باشد که امروز فردی مثل اسکوچیچ به حاضری خوری و به نوعی مفت بری از تلاشهای کیروش روی بیاورد.

عزیزی و منتقدین کیروش در حالی مدعی هستند که مگر او در تیم ملی کلمبیا و مصر چه کرده که ظاهراً مربی مدنظر آقایان (برانکو) در طول سالهای اخیر به قهرمانی جهان رسیده و یا اسکوچیچ با رزومه ای درخشان به نیمکت تیم ملی رسیده است! مطرح کننده این صحبتهای عوام فریبانه که تنها به جهت بازدارندگی از حضور دوباره کیروش روی نیمکت تیم ملی مطرح می شود خود به خوبی می دانند که سطح و کلاس کاری کیروش با اسکوچیچ فرسنگ ها فاصله دارد و این موضوع را بازیکنان تیم ملی نیز به خوبی واقف هستند منتهی برخی بر حسب منافع شخصی(!) دست به حمایت کور از اسکوچیچ زدند که خیلی زود دستشان برای افکار عمومی توسط کاپیتان های مجرب تیم ملی رو شد.

خداداد عزیزی در حالی از جلسه اضطراری کاپیتان های تیم ملی در وزارت ورزش گلایه می کند که ظاهراً فراموش کرده این جلسه برای چه بوده است؟ عزیزی در حالی در باند دلالان قرمز تیم ملی توپ می زند که دلواپسان واقعی تیم ملی که این جلسه را ترتیب دادند نسبت به کیفیت فنی پائین اسکوچیچ و همچنین دعوت مشکوک از برخی بازبکنان، ابراز نگرانی کردند و امروز به جای اینکه عزیزی و دوستان فوتبالی اش از دلالی در تیم ملی که بر همگان عیان شده، انتقاد کنند در مقام حامی دلالان تیم ملی اظهار نظر می کنند. اگر جهانبخش در جلسه ش با مسئولین وزارت ورزش به لغو عمدی بازیهای تدارکاتی مناسب(از جمله اروگوئه و آفریقای جنوبی و …) توسط شخص اسکوچیچ به واسطه هراس از مواجهه با تیمهای بزرگ اشاره می کند، ادعایی مستند و فوتبالی است و اسکوچیچ و دوستانش که این روزها نقاب از چهره انداخته اند می بایست نسبت به این موارد و همچنین اتهام دلالی بازیکن در تیم ملی و دعوت از بازیکنان شائبه دار پاسخ دهند نه اینکه با بیانیه ای بی ادبانه، منتقدین تیم ملی را به لجن پراکنی متهم کنند چرا که تیم ملی کشورمان را در حال حاضر لجن فراگرفته و بوی گند آن به قدری بلند شده که طاقت کاپیتان های تیم ملی سر آمده است. آیا لجن از این بالاتر که وقتی اتوبوس تیم ملی به حرمسرای بازیکن پکیجی تبدیل می شود و بازیکن مذکور در همه اردوها دعوت می شود؛ وقتی بازیکن سکونشین و نیمکت نشین با آماری ضعیف به تیم ملی دعوت می شود، صدای امثال خداداد عزیزی و علی کریمی و باند دلالی قرمز در نمی آید؟

به واقع که علیرضا جهانبخش با استفاده از توصیف درست “منافع شخصی” دقیقاً به هدف زد چرا که هدف همه این باند قرمزی که دور تیم ملی چنبره زده اند، صرفاً منافع شخصی بوده و هست و امروز وقتی خروج سرمربی تیم ملی را از نیمکت تیم ملی و در نتیجه از دست رفتن منافع شخصی و رویاهای خود را نزدیک می بینند، با تمام قوا جیغ بنفش می کشند.

 

در پایان ذکر این نکته ضروریست که بازگشت کیروش به تیم ملی در این مقطع شاید به صلاح منافع تیم ملی نباشد اما برکناری اسکوچیچ و قطع حلقه باند دلالی قرمز در تیم ملی قطعاً در راستای منافع تیم ملی است و حضور ایران در جام جهانی 2022 را به زنگ تفریح رقبا تبدیل نمی کند. جای تاسف است که حضور شبه پیشکسوتان فوتبال مثل خداداد عزیزی به همراه باند رسانه ای قرمز در زمان مربیگری کیروش بود که انواع و اقسام کارشکنی ها را در حق تیم ملی انجام دادند تا او در تیم ملی به نتیجه نرسد و امروز حمایت از جریان فساد توسط همین عده ادامه دارد.