پیام وزارت ورزش به مدیران استقلال: کارشکنی کن جایزه بگیر !
در حالی که با جوسازی و جریان سازی دوستان در اتاق فکر وزارت ورزش محمود فکری این روزها به ساده ترین سیبل و هدف هواداران استقلال در خصوص نتایج ضعیف این تیم تبدیل شده است، به نظر می رسد فکری نیز قربانی جریانی است که از زمان روی کار آمدن مسعود سلطانی فر در وزارت […]
در حالی که با جوسازی و جریان سازی دوستان در اتاق فکر وزارت ورزش محمود فکری این روزها به ساده ترین سیبل و هدف هواداران استقلال در خصوص نتایج ضعیف این تیم تبدیل شده است، به نظر می رسد فکری نیز قربانی جریانی است که از زمان روی کار آمدن مسعود سلطانی فر در وزارت ورزش در باشگاه استقلال حکمفرما بوده و او به واسطه کارشکنی عمدی مدیران تیم در پرداخت به بازیکنان، قادر به استفاده از بازیکنان در بهترین فرم شان نیست چرا که آنها به واسطه برخی مشکلات که مهمترینش پرداخت ها است، تمرکز لازم برای شرکت در تمرینات و بازی ها را از دست داده اند و این در حالیست که همه چیز در اردوگاه رقیب بر وفق مراد است و مشکلی از بابت پرداخت بازیکنان و پرداخت بدهی ها وجود ندارد.
پیام وزارت ورزش به مدیران استقلال: کارشکنی کن جایزه بگیر !
با مرور سابقه تاریخی مدیران دست نشانده وزارت ورزش در استقلال به این مصادیق زیر می رسیم که به صورت عامدانه با کارشکنی در روند موفقیت تیم، به شکلی در آن اخلال ایجاد کردند.
امیرحسین فتحی: عدم تمدید قرارداد با مامه تیام و سرور جبارف به بهانه مشکلات مالی و صرف هزینه ای به مراتب بیشتر از درخواست مالی این دو بازیکن برای جذب 4 بازیکن بی کیفیت!
امیرحسین فتحی: قطع همکاری ناگهانی با وینفرد شفری که تیمش در کورس قهرمانی قرار داشت و اضافه شدن یک پرونده مالی جدید برای استقلال. او در انتهای آن فصل قرارداد بیش از 15 بازیکن استقلال از جمله پاتوسی، منشا، ایسما، منتظری و … را یا فسخ کرد یا نسبت به تمدیدش بی تفاوت بود تا مربی بعد با یک تیم به کلی متفاوت رو به رو باشد.
امیرحسین فتحی: عدم پرداخت دستمزد استراماچونی، و هدایت او به سمت در خروجی باشگاه . این در حالیست که امروز مشخص شد تیم رقیب با مجوز وزارت ورزش، برای جذب گل محمدی 16 میلیارد تومان در همان برهه هزینه کرده بود!
*** نتیجه این خوش خدمتی های امیرحسین فتحی، ریاست مجموعه انقلاب بود که از سوی وزارت ورزش به او تقدیم شد و بدون پاسخگویی بابت حجم عظیمی از بدهی که برای باشگاه استقلال به یادگار گذاشت، به سراغ پست جدیدش رفت.
احمد سعادتمند: خیمه شب بازی برای بازگرداندن استراماچونی و مذاکره پنهان با محمود فکری در حالی که تیم رهاد مجیدی در آستانه دربی و فینال جام حذی و شروع لیگ قهرمانان آسیا قرار داشت.
نکته جالب در خصوص سعادتمند اینکه با وجود پخش فایل صوتی او در برنامه زنده و اثبات کارشکنی او در پخش اسناد محرمانه باشگاه استقلال، و بالا بردن یکباره مبلغ قرارداد بسیاری از بازیکنان این تیم که امروز منجر به ایجاد معضل شده است، هیچ برخوردی با او نشد.
احمد مددی: عدم پرداخت مطالبات بازیکنان کلیدی و موثر تیم از جمله میلیچ، قایدی و … که منجر به فسخ قرارداد میلیچ و همچنین عدم تمرکز بسیاری از بازیکنان به واسطه پرداختی ناچیز و یا کسر از قراردادشان در فصل جاری شد.
در واقع همه این موارد نمونه هایی آشکار و مصداقی از کارشکنی هایی بودند که از سوی مدیران منصوب توسط وزارت ورزش در استقلال در 4 سال گذشته انجام شده و به نظر می رسد عدم پرداخت مطالبات بازیکنان استقلال نیز در راستای همین کارشکنی ها برای بر هم زدن تمرکز بازیکنان و به آشوب کشیده شدن اردوی تیم است که نتیجه این اتاق مطمئناً در نتایج استقلال نمود پیدا می کند و طبق پیش بینی دوستان همین اتاق نیز در نهایت رخ داد و از بعد از دربی بر شدت این کارشکنی ها افزوده شد به طوری که حتی کادر فنی استقلال زمین مناسب برای تمرین پیش از بازی نیز در اختیار نداشت.
این حجم از سوء مدیریت در تاریخ ورزش ایران در باشگاه بزرگی همچون استقلال بی سابقه است و یا دال بر بی کفایتی وزارت ورزش در تشخیص مدیران کاربلد برای تصدی کرسی های مدیریتی در این باشگاه دارد و یا دال بر عمدی بودن انتصاب های ضعیف در سطح مدیران این باشگاه است که در هر دو حالت، ضعف وزارت ورزش در این زمینه و نگاه رنگی آنها به مسئله را تائید می کند.
حال در این آشفته بازار پیدا کنید پرتفال فروش را ! آیا مورینیو هم به جای فکری بر سر کار بیاید با هیولاهایی که امروز در لباس دوست از پشت به این تیم خنجر می زنند می تواند نتیجه بگیرد؟ به واقع آیا عدم برخورد وزارت ورزش با سوء مدیریت مدیران منصوبی خود در باشگاه استقلال به این معنا نیست که آنها با کارشکنی خود در این باشگاه عزیزتر و شیرین تر می شوند و به ازای هر بار کارشکنی پست جدیدی برای آنها در آینده در نظر گرته می شود؟ چطور ممکن است در سمت مقابل فردی همچون مجید صدری به بدنه مدیریت پرسپولیس اضافه می شود و در بزنگاه پرداختهای کمرشکن این تیم، همه مشکلات مالی تیم رقیب به یکباره حل می شود اما در استقلال …
پی نوشت: در اینکه محمود فکری در استقلال به انتهای خط رسیده شکی وجود ندارد چرا که او مبولیت خود نزد بازیکنان را از دست داده اما نکته اینجاست که ریشه تمامی این اتفاقات را در در خیابان سئول جستجو کرد، جایی که دوستان تشخیص می دهند صمد مرفاوی و محمود فکری و پرویز مظلومی و حنیف عمران زاده و آرش برهانی در کادر فنی و سرپرستی استقلال حضور داشته باشند اما ترجیحشان این نیست که نفراتی همچون پایان رافت، یونس باهنر، حمید درخشان، ناصر ابراهیمی و حتی علی کریمی روی نیمکت تیم محبوبشان بنشینند!
حرف حق سوزش میاره داداش امیر …شما خودتو بزن به اون راه داداش …همه میدونن وزارت ورزش و صدا و سیما و اقای جهرمی وزیر و خیلی از سیاستمداران علنن از تیم پیروزی حمایت معنوی و مالی میکنن