پشت پرده انتخاب مربیان تدافعی برای استقلال چیست؟
بتاکاپ – در دو سال گذشته و پس از واگذاری استقلال به هلدینگ خلیج فارس، اتفاق عجیبی در این باشگاه افتاده است که به نظر می رسد یک جریان پشت این موضوع قرار دارد وگرنه هیچ عقل سلیمی به اتفاقی بودن آن باور ندارد. نکته عجیب در خصوص سرمربیان استقلال در دو فصل گذشته اینکه […]
بتاکاپ – در دو سال گذشته و پس از واگذاری استقلال به هلدینگ خلیج فارس، اتفاق عجیبی در این باشگاه افتاده است که به نظر می رسد یک جریان پشت این موضوع قرار دارد وگرنه هیچ عقل سلیمی به اتفاقی بودن آن باور ندارد.
نکته عجیب در خصوص سرمربیان استقلال در دو فصل گذشته اینکه تمام مربیانی که در دو سال گذشته روی نیمکت استقلال نشستند تفکرات تدافعی داشته اند و نکته جالبتر اینکه تمام مربیانی که تفکر تهاجمی داشته اند و فوتبال رو به جلو ارائه می کردند به طرز عجیبی از این تیم دور شدند تا پروسه معمولی سازی استقلال توسط آقایان کلید خورده باشد. جواد نکونام اولین بار پرده از این پشنهاد بی شرمانه به خودش برداشت و در ابتدای فصل گذشته مدعی شد مدیران وقت تیم به و پیشنهاد کرده اند تیم را برای پنجم ششم شدن ببندد! پس از مخالفت نکونام انواع و اقسام کارشکنی ها علیه او شد و در نهایت با عدم جذب بازیکن تراز اول و دستیار خارجی مدنظر او، با وی قطع همکاری شد.
با نگاهی عمیق تر به اتفاقات فصل کابوس وار استقلال به این نتیجه می رسیم که آبی ها پس از اخراج نکونام هیچ پیشرفتی نکرده اند. آنها پس از نکونام با موسیمانه، بختیاری زاده، نوازی و بوژوویچ در مسابقات مختلف به میدان رفته اند که نتیجه آن شکست در دربی برگشت (مشابه نتیجه ای که نکونام گرفت) حذف از لیگ نخبگان (نتیجه احتمالی که استقلال با نکونام هم کسب می کرد) رده 10 جدول لیگ برتر (نکونام استقلال را در همین رتبه تحویل بختیاری زاده داد) همه این موارد نشان می دهد، مدیریت ضعیف و تصمیمات اشتباه عامل اصلی ناکامی استقلال در این فصل بوده است. هم فرشید سمیعی هم نظری جویباری با شتابزدگی در جذب موسیمانه و بوژوویچ لطمات غیرقابل جبرانی به حیثیت باشگاه استقلال وارد کرده اند که جای بحث بسیار دارد.
به لیست مربیان استقلال یا کاندیدایی که قرار بود روی نیمکت استقلال بنشینند دقت کنید؛ به سادگی متوجه می شوید که فلسفه فوتبال تدافعی و بزدلانه وجه اشترک همه این اساتید بوده است. در هیچ برهه ای از تاریخ به یاد نداریم استقلال با سیستم فوق دفاعی 1-4-5 بازی کرده باشد و علی رغم استفاده از این سیستم منسوخ تا این حد هم به حریف موقعیت گل بدهد (ضعف فنی مشهود بوژوویچ)
1.نکونام (فلسفه فوتبالش عیناً شبیه به کیروش بود)
2.موسیمانه (یک دفاع اتوبوسی منظم و بی نقص! استقلال در دوران او به سختی گل میخورد )
3.بختیاری زاده (تفکرات محتاطانه اما به نسبت سایرین معتدل تر بود)
4. محمد نوازی (تنها مربی جسور در این چرخه که آقایان از ترس نتیجه گرفتنش در دربی، خیلی زود نسخه ش را پیچیدند و آرامش روانی تیم را بر هم زدند)
5.ماتزاری ( گزینه احمقانه مدیریت استقلال! یک مربی همیشه بازنده و ناکام که با فوتبال تدافعی اش، ناپولی با یک لشگر عناصر هجومی را نابود کرد)
6.بوژوویچ (او به فوتبال دفاعی و استفاده از ضدحملات معروف است و در تمام تیم های سابقش هم اینگونه بوده است)
در چند سال اخیر نفراتی با فلسفه فوتبال تهاجمی مثل ساپینتو، استراماچونی به شکل عجیبی از استقلال رانده شدند و جای خود را به مربیان تدافعی دادند. در همین مقطع کوتاه نیز که محمد نواز یک بهمن شیرین برای هواداران استقلال رقم زد، خیلی زود او را در آستانه دربی تغییر دادند ت مبادا اتفاق ناخوشایند آقازاده هوادار تیم رقیب در دربی رخ دهد!
سوال اساسی اینجاست که مگر استقلال پیشکسوت و دلسوز ندارد؟ مدیرعامل تیم با چه کسی مشورت کرد که برای به ماتزاری اینقدر اصرار کرد؟ دلیل انتخاب احمقانه بوژوویچ آن هم قبل از دربی چه بود؟ چرا مدیران استقلال به سراغ مربیان با فلسفه فوتبال تهاجمی مثل روی فاریا، هری کیول و … نرفته و نمی روند؟ آیا برای فصل بعد قصد بازگرداندن یک مربی تدافعی دیگر از نوع ایرانی(م.ر) را دارند؟ چرا تیم رقیب هیچگاه به دنبال مربیان با رویکرد تدافعی نرفته و نمی رود؟
امروز مثل روز عیان است که با بوژوویچ در انتهای فصل قطع همکاری می شود. پس مدیریت استقلال برای اثبات برادری و حسن نیت خود می بایست از همین حالا به دنبال مذاکره با مربیان صاحب سبک که فلسفه فوتبالی شان به استقلال می خورد باشد. اینکه همه چیز به انتهای فصل موکول شود، تنها از دست رفتن فرصت است. اکنون می توان با آرامش و بدون سر و صدا مذاکرات را با فرد مورد نظر پیش ببرند تا تیم فصل بعد با نظر مستقیم او بسته شود نه اینکه به بهانه انتخاب مربی جدید بار دیگر زمان زیادی تلف شود و فرصت نقل و انتقالات، بدنسازی، آمادگی پیش فصل از دست برود و در نهایت هم یک مربی بی کیفیت دیگر در لحظات آخر روی نیمکت استقلال بنشیند! در صورت که این اتفاق رخ ندهد، جناب جویباری و همه اعضای کادر مدیریت استقلال در زمره خائن ترین مدیران به منافع باشگاه استقلال قرار خواهند گرفت که تنها به جهت منافع شخصی و خدمت به آقازاده های هوادار تیم رقیب قبول مسئولیت کرده اند تا امتیازاتی بگیرند. به واقع که این حجم از سومدیریت غیرقابل باور است.
بوژووچ تا این لحظه 3 هدف از 4 هدف اصلی را از دست داده و با این نمایشی که از تفکرات تاکتیکی او دیدیم، امیدی به کسب قهرمانی در جام حذفی هم نمی رود. او نه در دربی به موفقیت رسیده و نه لیگ نخبگان را با موفقیت پشت سر گذاشته و نه می تواند به سهمیه پلی آف لیگ نخبگان فصل بعد برسد و تنها آپشن موفقیت او قهرمانی در جام حذفی است که آن هم محقق نخواهد شد.
خانه تکانی اساسی برای فصل بعد از همین حالا
همه این موارد باعث تزریق روحیه ترس و تفکر تدافعی به کالبد استقلال شده که این موضوع خودش را در بازی های بزرگ و دربی های اخیر نشان داده است. به طور واضحی بازیکنان استقلال برای بردن به میدان نمی آیند، بلکه آنها عادت کرده اند برای نباختن به میدان بیایند. برای تغییر این تفکر نیاز به یک خانه تکانی اساسی در بازیکنان و جذب نفرات با کیفیت و مربی با کارنامه موجه است. اینکه مامه تیام بیاید و زیر نظر بوژوویچ کار کند، هیچ تغییری در وضعیت این تیم ایجاد نمی شود کما اینکه بسیاری از ستاره های این تیم زیر نظر بوژوویچ به ستاره های خاموش تبدیل شده اند. به عنوان مثال کوجو یا محمدرضا آزادی در نوک خط حمله همیشه تنها هستند و به تنهایی نمی توانند کاری از پیش ببرند چرا که عمده تمرکز بازیکنان در دفاع کردن است و نه اضافه شدن خط حمله و کمک به مهاجم تیم! بدون تعارف باید گفت استقلال فصل را از دست داده و می بایست نفراتی که در لیست مازاد هستند، به سکو منتقل شوند و فرصت به جوانان تیم مثل ابوالفضل زمانی داده شود. به عنوان مثال اینکه یک بازیکن همیشه مازاد مثل زبیر نیک نفس در این مسابقه حساس فیکس می شود هم از آن سوالاتی است که بوژوویچ باید به آن پاسخ دهد.
سخن پایانی
آقایان این آخرین اخطار هواداران به شماست. اگر تازه بعد از قطع همکاری با بوژوویچ در انتهای فصل به یاد انتخاب مربی جدید بیفتید، خیانت شما به استقلال محرز خواهد شد. اکنون زمان کافی برای مذاکره و انتخاب مربی جدید وجود دارد و او می تواند بازیهای تیم را زیر نظر بگیرد و لیست مازاد یا جذب خود را متناسب با فلسفه فوتبالش برای فصل جدید ارائه دهد.