مقایسه انتقال ترابی به پرسپولیس و تبریزی به استقلال
در روزهای اخیر جنگ مجازی بین پیشکسوتان دو تیم استقلال و پرسپولیس و البته هواداران دو تیم در توجیه موفقیت یا ناکامی تیم های خود بالا گرفته و پرسپولیسی ها در جواب انتقاد استقلالی ها که مدعی حمایت وزیر ورزش از پرسپولیس بودند اینطور استدلال می کنند که وقتی تیم خودتان از 50 متری گل […]
در روزهای اخیر جنگ مجازی بین پیشکسوتان دو تیم استقلال و پرسپولیس و البته هواداران دو تیم در توجیه موفقیت یا ناکامی تیم های خود بالا گرفته و پرسپولیسی ها در جواب انتقاد استقلالی ها که مدعی حمایت وزیر ورزش از پرسپولیس بودند اینطور استدلال می کنند که وقتی تیم خودتان از 50 متری گل میخورد تقصیر وزیر ورزش چیست؟
البته به نظر می رسد این صحبتهای عوامفریبانه تنها برای رفع و رجوع برخی مسائل اصلی بیان می شود چرا که برد و باخت و گل زدن و گل خوردن، پنالتی خراب کردن و … جزئی از بازی فوتبال است که ممکن است در هر بازی فوتبالی رخ دهد اما مسئله مهمتر ساختار برگزاری بازیها و سازمان دهی است که از یک تیم حمایت می کند و از تیم دیگر حمایت نمی کند و در جهت تضعیفش بر می آید.
تضعیف رقبا به سود یک تیم
شاید برخی از هواداران و پیشکسوتان پرسپولیس فراموش کرده باشند که در نیم فصل اول و با وجود 3 باخت پیاپی و بازی های ضعیف از پرسپولیس، مدیرعامل وقت این تیم و البته هوادارانش مدعی شدند، فدراسیون و وزارت ورزش بعد از 3 قهرمانی این تیم نمی خواهند پرسپولیس قهرمان شود! شاید آنها فراموش کرده باشند که وزارت ورزش چطور زمینه جدایی استراماچونی از استقلال، گل محمدی از شهر خودرو و اسکوچیچ از صنعت نفت را فراهم کرد و در عوض گل محمدی را در فاصله یک هفته مانده به مسابقات آسیایی شهر خودرو، با تهدید و اجبار به پرسپولیس آورد!
حل مشکل سربازی دو ستاره پرسپولیس به دست وزیر ورزش
شاید هوادار پرسپولیس فراموش کرده باشد که مهدی ترابی چطور به پرسپولیس پیوست و وزیر ورزش چطور مشکل سربازی او و علیرضا بیرانوند را که دو رکن اصلی قهرمانی این تیم محسوب می شوند را فراهم کرد؛ اشاره به توصیه وزیر به پیوستن مرتضی تبریزی به استقلال اشاره ای باطلی است چرا که در همان مقطع با مبلغی که برای خرید این بازیکن و رضایتنامه ش هزینه شد، می توانستند مامه تیام یا حداقل جبارف را در استقلال نگه دارند اما این اتفاق به دلیل اراده وزیر ورزش رخ نداد. نکته دیگر در خصوص انتقال تبریزی به استقلال و انتقال ترابی به پرسپولیس اینکه بارها بر روی مبلغ انتقال تبریزی به استقلال مانور شد اما هنوز کسی از رقم واقعی انتقال ستاره ای که اکنون باید در اروپا می درخشید اما به خواست وزیر در پرسپولیس بازی کرد، خبر ندارد!
بدون ستاره ها هم می توان قهرمان شد؟
مگر غیر از این است که مهدی ترابی، وحید امیری، بیرانوند و ستاره های دیگر پرسپولیس نقش تعیین کننده در قهرمانی این تیم داشته اند؟ حال سوال اساسی این است که چرا وزارت ورزش در هر فصل، رای به جدایی ستاره های استقلال داد و اجازه ماندن آنها در تیم را نداد ؟ این مسائل ارتباطی به گل خوردن یا پیروزی و شکست در یک بازی ندارد و مستقیماً به حمایت وزارت ورزش از یک تیم خاص مربوط می شود که اگر آن تیم خاص نیز ستاره های خود را از دست می داد و بازیکنان بی کیفیت جایگزین آنها می شدند، سرنوشتی بهتر از استقلال پیدا نمی کرد اما با خروج هر ستاره از تیم پرسپولیس، یک ستاره با کیفیت تر به این تیم اضافه شد؛ وقتی مهدی طارمی رفت، مهدی ترابی را آوردند … وقتی حسین ماهینی رفت، مهدی شیری به این تیم پیوست، وقتی مسلمان رفت، سروش رفیعی را آوردند و … اما در طرف مقابل وقتی مامه تیام رفت، الحاجی گروی بی کیفیت جذب تیم شد، وقتی جبارف رفت، نیومایر بی کیفیت در استقلال بازی کرد و متاسفانه نکته اینجاست که برای جذب 4 بازیکن به نام های همام طارق، مرتضی تبریزی، الحاجی گرو و جبارف رقمی نزدیک به دو برابر رقم درخواستی تیام و جبارف هزینه شد اما اراده بر این بود که آن دو ستاره از استقلال بروند .
صندلی من را بگیرید علیپور را نه
آیا شخص وزیر ورزش اینقدر که بر روی حفظ ستاره های این تیم مثل مهدی طارمی، بیرانوند، علیپور و … اصرار داشت بر روی حفظ ستاره های استقلال نیز تاکید داشت؟ او که روزگاری مدعی شد صندلی من را بگیرید اما علیپور را از پرسپولیس نگیرید آیا همین رویه را در مورد بازیکنانی همچون کاوه رضایی، مجید حسینی، مامه تیام و … داشت؟ در همه این موارد رد پای حمایت وزیر ورزش از آن تیم خاص به چشم می خورد که متاسفانه از چشم هواداران و پیشکوستان پرسپولیس به دور مانده به طوری که اگر پرسپولیس نیز مثل استقلال در هر فصل، ستاره هایش را از دست می داد، وضعیتش تفاوت چندانی با استقلال فعلی نداشت اما در رقابت نابرابر در فوتبال ایران از یک تیم حمایت مادی و معنوی می شود و در جهت تضعیف یک تیم دیگر با انواع و اقسام روش ها سناریوسازی می شود.
علت لغو بازی پرسپولیس و نساجی چه بود؟
در موردی دیگر می توان به جا به جایی بازیها به سود یک تیم خاص اشاره کرد! آیا پیشکسوتان و هواداران پرسپولیس فراموش کرده اند که سازمان لیگ در عین ناباوری دیدار پرسپولیس و نساجی را به دلیل آلودگی هوا لغو کرد اما این بازی را در شرایطی برگزار کرد که هوای تهران آلوده تر از روز لغو بازی بود؟ علت این اتفاق واضح و مشخص بوده و هست چرا که در آن مقطعی که بازی لغو شد، اختلاف بین کالدرون و پیروانی و انصاری فرد به اوج خود رسیده بود و تیم نساجی در بهترین فرم خود قرار داشت و اوضاع درون تیمی پرسپولیس با وجود 3 شکست در هفته های ابتدایی با کالدرون در وضعیت خوبی قرار نداشت و دوستان تصمیم گرفتند برای جلوگیری از شروع یک بحران و عقب ماندن تیم محبوب وزارت ورزش از کورس قهرمانی، این بازی را در شرایطی برگزار کنند که اوضاع پرسپولیس آرام شده بود اما اینبار نساجی در اوج بحران قرار داشت و 6 بازیکن این تیم فسخ کرده بودند و مربی تیم مجبور به استفاده از بازیکنان در پست غیرتخصصی شده بود.
دشمنی آشکار با استقلال
اما قصه برای استقلال همیشه متفاوت بوده و هست؛ همواره تصمیماتی برای این تیم گرفته می شود که تحت فشار با رقبا مصاف دهد. به عنوان مثال به لغو عجیب بازی فولاد و استقلال می توان اشاره کرد که مدیرعامل فولاد با پافشاری بر لغو بازی به خاطر نبود 3 بازیکن تیم امیدش، این بازی را لغو کرد اما در فصل 94/95 که تیم منصوریان 4 بازیکن در تیم امید داشت درخواست لغو بازی اش را به سازمان لیگ ارسال کرد اما نه تنها با این درخواست موافقت نشد بلکه آنها را مجبور کردند بدون مجید حسینی و آرمین سهرابیان و امید نورافکن و قایدی مقابل حریف قرار بگیرند و 3 بازیکن از 4 بازیکن فوق را به دلیل حضور نیافتن در اردوی تیم امید محروم کردند! این پایان ماجرای عداوت سازمان لیگ با استقلال نیست چرا که آنها در فصل جاری نیز در شرایط مشابه، بازی تیم فولاد با حریفان را لغو کردند اما بازی تیم استقلال و تراکتور را که شرایط مشابهی با فولاد داشت لغو نکردند تا این تیم بدون برگزاری تمرین مناسب پای به این مسابقه بگذارد. نکته تاسف بارتر اینکه بر طبق تقویم استقلال می بایست در فصل سرد سال به خوزستان سفر می کرد اما با تعلل آقایان در برگزاری بازی این تیم مجبور شد در گرم ترین فصل سال به اهواز که مرکز کرونای ایران بود سفر کند و دستاورد این اتفاق نیز ابتلای چند بازیکن تیم به کرونا بود که دست سرمربی را برای استفاده از انها در بازیهای بعدی خالی کرد.
حربه تکراری تمرین نکردن استقلال قبل از بازی
ذکر این نکته خالی از لطف نیست که گرفتن زمین تمرین از استقلال و نداشتن تمرین قبل از بازی یکی از حربه هایی بوده که در این فصل و فصل گذشته توسط عوامل وزیر ورزش (مدیر عامل استقلال) برای تضعیف تیم به کار برده شده و به عنوان مثال می توان برگزاری بازی بدون تمرین مقابل پرسپولیس، تراکتور و گل گهر را به عنوان مصادیق بارز این ادعا نام برد که تیم بزرگ استقلال به واسطه نبود زمین تمرینی، بدون تمرین تاکتیکی مقابل حریفش قرار گرفت و دوستان حرف از این می زنند که مگر وزیر از 50 متری برای تیم حریف گل زده و …
همه این مسائل نشان می دهد که اراده ای در جهت تقویت پرسپولیس و تضعیف استقلال در سالهای اخیر جاری و ساری بوده که منشا آن را باید در وزارت ورزش جستجو کرد.
پس شاید وقت آن رسیده تا دوستان دست از استدلال های فرافکنانه کشیده و با واقعیت 4 سال اخیر فوتبال ایران مواجه شوند که زمان ثابت خواهد کرد نتایج پرسپولیس بدون حضور سلطانی فر و با حضور او چه تفاوتی با هم خواهند کرد! در صلابت و قدرت استقلال استراماچونی و ضعف تیم کالدرون در نیم فصل اول همین بس که بسیاری از پیشکوستان پرسپولیس نیز لب به تحسین تیم قدرتمند استقلال پرداختند و از نحوه بازی تیم ضعیف پرسپولیس با اینکه بعضاً در بازیهایش به پیروزی می رسید انتقاد کردند؛ آیا هوادار پرسپولیس فراموش کرده که تعداد موقعیت های گل پرسپولیس مدل کالدرون به تعداد انگشتان یک دست هم نمی رسید و وزارت ورزش در اقدامی جانبدارانه عامل قدرت استقلال(استراماچونی) را از این تیم جدا کرد و عامل ضعف پرسپولیس (کالدرون) را هم به در خروج هدایت کرد تا اهداف از قبل طراحی شده ابتدای فصلشان دستخوش تغییر نشود.
پی نوشت: مهدی ترابی در حالی به پرسپولیس هبه شد که در شرایط مشابه مدیرعامل وقت سایپا (درویش) که کاندید مدیرعاملی پرسپولیس نیز بود اعلام کرد قلی زاده و ترابی به هیچ تیم داخلی فروخته نمی شوند و تنها در صورت پیشنهاد خارجی از سایپا جدا می شوند اما او قلی زاده را به استقلال نداد و در عوض ترابی را که پیشنهاد خارجی نیز داشت، کادوپیچ شده و به پرسپولیس تقدیم کرد که اکنون به تنهایی توانست 3 امتیازهای حساسی را برای قرمزپوشان به دست بیاورد.