کد خبر:38167
پ

مقایسه بازیکنان پکیجی تیم ملی در زمان برانکو و اسکوچیچ | اوج دلالی در تیمهای کروات ها

به نظر می رسد موافقین استمرار حضور اسکوچیچ در تیم ملی و یا به تعبیر دیگر حامیان او که وی را به نیمکت تیم ملی رساندند، بر روی ضعف حافظه تاریخی افکار عمومی حساب ویژه ای باز کرده اند چرا که اتفاقاتی که در تیم ملی در حال رخ دادن است، درست شبیه به اتفاقاتی […]

به نظر می رسد موافقین استمرار حضور اسکوچیچ در تیم ملی و یا به تعبیر دیگر حامیان او که وی را به نیمکت تیم ملی رساندند، بر روی ضعف حافظه تاریخی افکار عمومی حساب ویژه ای باز کرده اند چرا که اتفاقاتی که در تیم ملی در حال رخ دادن است، درست شبیه به اتفاقاتی است که در جام جهانی 2006 برای تیم ملی رخ داد و در نهایت با کسب نتایج ضعیف از آن جام کنار رفتیم.

 

مقایسه بازیکنان پکیجی تیم ملی در زمان برانکو و اسکوچیچ | کروات ها چرا دلال شدند؟

اگر امروز اتهاماتی مثل حضور بازیکن پکیجی و ضعیف در تیم ملی، عدم اقتدار سرمربی در برخورد با بازیکنان، ادامه حضور بازیکنان بی اخلاق و منشوری در تیم ملی و  ترس از برگزاری بازیهای دوستانه در خصوص اسکوچیچ مطرح است؛ سالها پیش در زمان برانکو نیز همین وضعیت وجود داشت چرا که او نیز در آن مقطع به طرز عجیبی پکیجی از بازیکنان فولاد خوزستان را که سرمربی اش وینگو بگویچ بود را به تیم ملی دعوت می کرد و بر روی استفاده از ابراهیم میرزاپور که ضعف شدیدی در استفاده از پاهایش داشت، اصرار عجیبتری داشت.

برانکو نیز در کنترل بازیکنان سرشناس تیم ملی ناکام بود و همانطور که به یاد دارید، دودستگی شدیدی در همان مقطع در تیم ملی وجود داشت و علی دایی و علی کریمی، بازیکنان تیم ملی را به دو دسته تبدیل کرده بودند و در نهایت لگد معروف علی کریمی به ساک ورزشی کنار زمین پس از تعویض مقابل چشمان برانکو بود که بدون واکنش این مربی به ثبت رسید.

در همان برهه نیز تدارک خوبی برای حضور پرقدرت تیم ملی در جام جهانی اندیشیده شده بود اما برانکو از ترس برگزاری بازی با تیم های بزرگ، زیر بار بازی با تیمهای درجه 1 نمی رفت و قبل از جام جهانی مدعی بود مگر انتظار دارید تیم ملی پرتغال را شکست دهیم ؟  این طرز فکر معیوب جایی خود را نشان داد که کارلوس کیروش روحیه جنگندگی را به تک تک بازیکنان ایران دمیده بود و پرتغال با رونالدو و سایر ستارگانش مقهور نمایش دل پذیر تیم ملی در جام جهانی 2018 بودند و شاید اگر مهدی طارمی آن تک به تک دقایق پایانی را به گل تبدیل کرده بود، تیم ایران می توانست برای اولین بار از گروهش در جام جهانی صعود کند. اگر کل افتخار تیم ملی در جام جهانی 2006، یادگاری و خراشی بود که کعبی با استوک هایش روی صورت فیگو گذاشت، اما در جام جهانی 2018 تیم ملی ایران به حدی رسیده بود که وحید امیری به پیکه یکی از بهترین مدافعین فوتبال جهان لایی می انداخت و شاید اگر اشتباه داوران در بازی ایران و آرژانتین در جام جهانی 2014 نبود، ایران با کیروش می توانست آرژانتین را هم شکست دهد. ظاهراً آقایانی که از بازیهای تدارکاتی تیم ملی در زمان کیروش ایراد می گرفتند دو نکته را فراموش کردند که اولاً به واسطه تحریم هر کشوری حاضر به بازی با ایران نبود، ثانیاً در همین شرایط در زمان کیروش با کشورهای مطرحی همچون سوئد، ترکیه، شیلی، روسیه، لیتوانی، الجزایر، تونس و … برگزار شد اما در زمان برانکو بدون وجود تحریم های اینچنینی، بازیهایی تدارکاتی مقابل تیمهایی همچون توگو، لیبی، چین تایپه و … ترتیب داده شد!

نکته جالب اینکه طرز فکر برانکو در اسکوچیچ نیز دیده شده و بنا بر اعلام رسمی فدراسیون فوتبال، و با نظر شخصی اسکوچیچ، برگزاری بازی با اروگوئه و آفریقای جنوبی را لغو شده است.

تزریق روحیه خودکم بینی برانکو به بازیکنان تیم ملی در مقابل افزایش اعتماد به نفس بازیکنان در زمان کیروش خود گواه خوبی برای مقایسه دو سبک فکری است. سبک فکری که بی انضباطی در آن جایی نداشت و ستاره هایی همچون رحمتی، خلعتبری، هادی عقیلی و … به واسطه همین بی انضباطی به سادگی از تیم ملی در زمان کیروش کنار گذاشته شدند تا حساب کار دست سایر ملی پوشان بیاید و یک تیم باشند اما در مقابل شاهد درگیری زشت زحمان رضایی و ناجی بداوی در جام ملتهای 2004 بودیم اما هر دو بازیکن در جام جهانی تیم ملی را همراهی کردند و جناب اسکوچیچ نیز درهای تیم ملی را برای مدافع هوسباز تیم ملی که اتوبوس تیم ملی را به حرم سرا تبدیل کرده بود، باز کرد تا در این زمینه نیز تفاوت مربیان کروات با کیروش مشخص شود.

اما ضلع سوم مربیان کروات وینگو بگویچ بود که به واسطه اثبات فعالیت های دلالی اش برای همیشه از فعالیت در فوتبال ایران محروم شد؛ او در زمان مربیگری برانکو در تیم ملی، سرمربی فولاد خوزستان بود و به طرز عجیبی حضور پکیجی از بازیکنان بی کیفیت فولاد در تیم ملی را شاهد بودیم که پس از رفتن برانکو هرگز نتوانستند در تیم ملی بازی کنند.

اما جالبترین بخش داستان، ارتباط این موارد با تیم پرسپولیس و شخص یحیی گل محمدی است که در همان زمان قصد داشت از این مربی در کنار خود استفاده کند اما به دلیل منشوری بودن او به واسطه فعالیتهای دلالی اش، از بگویچ استفاده کند و امروز نه تنها بحث هایی در خصوص ارتباط گل محمدی با یک شرکت بدنام در حوزه نقل و انتقالات مطرح است(مهدی رسول پناه و دستیاران گل محمدی در پدیده به این موارد به طور صریح اشاره کردند) بلکه عمده بحث بازیکنان پکیجی در خصوص دعوت از بازیکنان این تیم است که حتی عضو هیئت مدیره استقلال نیز به طور ضمنی به این قضیه و آپشن دعوت به تیم ملی یکی از بازیکنان جدید پرسپولیس اشاره کرد. حال ارتباط بین مربیان کروات (بگویچ، برانکو، اسکوچیچ) و تیم پرسپولیس و یحیی گل محمدی را با توجه به مطلب زیر پیدا کنید.

امروز نیز شاهد این مسئله هستیم که پکیجی از بازیکنان بی کیفیت(4-5 بازیکن) که با عملکرد ضعیف در فصل گذشته در تیمهای خود نیمکت نشین یا سکونشین بوده اند، در تیم ملی حاضر هستند که تنها به لطف حضور اسکوچیچ توانایی بازی در تیم ملی ایران هستند و خود آنها که اکثراً استوری حمایتی از اسکوچیچ منتشر کردند بهتر می دانند اگر اسکوچیچ از تیم ملی برود، 1 درصد هم شانس ماندگاری در تیم ملی ندارند و این روزها با شایعه برکناری اسکوچیچ، کابوس از دست دادن جام جهانی و تیم ملی برایشان به عادت شبانه تبدیل شده است!

 

پی نوشت: امروز دلالی معنای گسترده ای در فوتبال دارد و به هر روشی که منجر به حضور بازیکن یا مربی بدون دارا بودن استانداردهای لازم در یک تیم شود، دلالی گفته می شود و این موضوع هیچ ارتباطی به سلیقه مربی ندارد چرا که به طور خاص در خصوص تیم ملی، استانداردهای دعوت به تیم ملی مشخص است و اینطور نیست که بازیکنی که در 16 بازی فصل قبلش سکونشنی بوده و در 8 بازی 15 گل دریافت کرده، به یکباره تنها به خاطر سلیقه سرمربی تیم ملی، در لیست مدعوین قرار بگیرد و برخی علی رغم نیمکت نشینی در تیم باشگاهی خود برای فرار از خدمت سربازی و یا افزایش مبلغ قرارداد، در چند نوبت صرفاً به تیم ملی دعوت شوند و دیگر خبری از دعوت نباشد. امروز اسکوچیچ می بایست توضیح قانع کننده ای در خصوص برخی دعوت هایش به کمیته فنی فدراسیون فوتبال داشته باشد تا از این اتهام تبرئه شود چرا که تیم ملی یک تیم خصوصی نیست که وی مدعی شود بنا به سلیقه اش این بازیکنان را ولو ضعیف انتخاب کرده و متعلق به میلیون ها ایرانی است که با موفقیت آن خوشحال و از ناکامی اش ناراحت می شوند و امروز در شرایطی که امکان صعود از مرحله گروهی برای تیم ملی فراهم است، افکار عمومی نسبت به سهل انگاری در این خصوص با وسواس بیشتری اتفاقات حول تیم ملی و نیمکتش را دنبال می کنند.

ارسال دیدگاه

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

کلید مقابل را فعال کنید