پس از اعلام نتایج انتخابات فدراسیون فوتبال شاید هواداران علی کریمی و تیم پرسپولیس تا حدی از این نتایج شوکه شده باشند اما با نکاهی عمیق تر به روند رسیدن کاندیدای مختلف به این انتخابات به این نتیجه می رسیم که از همان ابتدا نیز مشخص بود علی کریمی شانس کمی برای انتخاب شدن دارد اما نکته قابل تامل در خصوص او ، آرای بسیاری کمی بود که از مجموع 87 رای ممکن به کاندیدای مختلف داده شد به طوری که او تنها توانست 9 رای را از از مجموع 87 رای به خود اختصاص دهد که در قیاس با تبلیغات وسیع و تریبون های زیادی که کریمی نسبت به سایر گزینه ها در اختیار داشت، غیرمنتظره به نظر می رسد.

فوتبالی ها هم علی کریمی را قبول نداشتند | اگر کریمی رای می آورد، انتخابات زیر سوال می رفت

با نگاهی به نفراتی که در انتخابات فوتبال حق رای داشتند به سادگی می توان دریافت که حداقل 10 فرد فوتبالی که همین حالا فوتبال بازی می کنند در این انتخابات حق رای داشتند که عبارت بودند از 10 کاپیتان تیم های ملی فوتبال بانوان و آقایان در رده های ملی مختلف که کریمی حتی نتوانست ده رای این نفرات را به خود اختصاص دهد تا مشخص شود حتی فوتبالی ها نیز به کمپین ضعیف علی کریمی رای منفی دادند چرا که کریمی به دلایل نامشخص از مطرح کردن برنامه های خود و برگزاری مناظره با سایر کاندیدها امتناع کرد و به دلیل نامشخص بودن برنامه های او برای نفراتی که حق رای داشتند به طور طبیعی کمترین رای ممکن را به خود اختصاص داد.

کریمی در حالی لابی نکردن را مایه افتخار خود می دانست که ماهیت و ذات انتخابات لابی است چرا که کاندیدای مختلف حتی در سطح انتخابات ریاست جمهوری با سفر به استانهای مختلف و صحبت با مردم و مسئولین آن شهر، وعده ها انتخاباتی زیادی به آنها می دهند تا رای آنها را به دست بیاورند و این رویه به هیچ وجه اشتباه نبوده و نیست و کریمی حتی حاضر نشد برای جمع کردن رای، برنامه های خود را با هیئات فوتبال استان های مختلف در میان بگذارد و حتی مدیران عامل تیمهای لیگ برتری و لیگ دسته یک و دو نیز از برنامه ها علی کریمی بی اطلاع بودند و به همین جهت او تنها توانست رای چند مدیرو مربی و بازیکن با سابقه پرسپولیسی را به خود اختصاص دهد.

با توجه به سیاست عجیب کریمی برای رای آوردن در انتخابات، اکنون می توان گفت اگر او رای می آورد ماهیت انتخابات زیر سوال می رفت چرا که در آن صورت، اعضا به برنامه رای نداده بودند و تنها به شخصیت علی کریمی رای داده بودند که انتخابی پر ریسک محسوب می شد چرا که رای دادن به شعارهای عمومی مثل مبارزه با فساد، ففاصله زیادی با طرح های عملیاتی و اجرایی چگونگی رسیدن به این شعارها دارد که کریمی از بازگو کردن آنها امتناع کرد تا اینگونه شکست سنگینی را در عرصه مدیریت کلان فوتبال تجربه کرده باشد.

پی نوشت: حتی اگر علی دایی نیز بدون برنامه مشخص پای به کارزار انتخابات می گذاشت و رویه علی کریمی را در مطرح کردن برنامه هایش در پیش می گرفت بدون شک او نیز به سرنوشت کریمی دچار می شد و در انتخابات رای نمی آورد چرا که امروز برنامه حرف اول را در هر انتخاباتی می زند نه اسم و رسم کاندیدا !