شاید زمانی که محمود فکری هدایت استقلال را در آن شرایط سخت و مدت کوتاه پذیرفت فکرش را هم نمی کرد، بحران و مشکلات اینقدر زود روی کادر فنی استقلال سایه بیاندازد.

شناسایی مشکل استقلال مدل فکری: یارگیری نامتوازن

او که به قدری از حضور روی نیمکت استقلال هیجان زده شده بود، حتی حاضر شد خسارت باشگاه نساجی را از جیب خودش بپرذازد و پس از آن نیز چشمش را بر روی همه کم و کاستی های عیان استقلال ببندد تا خطری از حانب وزارت ورزش حضورش روی نیمکت استقلال را تهدید نکند.

اما این روزها او از همان ناحیه ای ضربه می خورد که پیشتر آن را مطلوب ارزیابی کرده بود. عدم تمرین در زمین تمرین مناسب باعث مصدومیت های سریالی استقلالی ها و همچنین عدم آمادگی تاکتیکی بازیکنان این تیم برای بازی های رسمی استقلال شده است.

شاید بد نباشد بدانید فکری با تعریف و تمجید فراوان از بازیکنانی که با نظر او جذب نشده بودند امروز راه هرگونه بهانه جویی را بر خود بسته اما کیست که نداند آرش برهانی و احمد سعادتمند که این تیم را بسته اند بزرگترین خیانت را به هواداران استقلال کردند چرا که یارگیری نامتوازن استقلال در نقل و انتقالات این روزها باعث شده تا در برخی پست ها ترافیک بازیکن ایجاد شود و در پست کلیدی علی کریمی و هافبک بازی یاز هیچ بازیکنی جذب نشد تأ فکری امروز مجبور باشد از بازیکنان غیرتخصصی در این پستها استفاده کند که خروجی این اتفاق نیز کاهش قابل توجه تعداد موقعیت های گل استقلال در بازیهاست که ناشی از فقدان بازی یاز در این تیم است.

استقلال در حالی مجبور است با مسعود ریگی در پست هافبک دفاعی ادامه دهد که او نشان داده یک بازیکن کاملا معمولی در این پست است که تنها قادر است به سرعت و بدون اضافه کاری بازیکن کناری را صاحب توپ کند اما هنگامی که تحت فشار قرار بگیرد هرگز قادر نیست با خلاقیت فردی اش یک پاس کلیدی به خطوط جلو برساند.

در هر صورت به نظر می رسد جدای از موارد بالا، ضعف کادر فنی فعلی استقلال در مهره چینی و انتخاب تاکتیک مناسب برای مصاف با حریفان نیز از مهمترین عوامل نمایش ضعیف استقلال در 4 هفته ابتدایی است.