در حالی که این روزها بسیاری به دنبال مقصر ناکامی های سریالی استقلال در سالهای اخیر می گردند و یکی وزیر ورزش، یکی فدراسیون فوتبال، یکی مدیرعامل یکی بازیکن یکی مربی یکی رسانه را مقصر ناکامی استقلال قلمداد می کند به نظر می رسد مشکل بزرگ استقلال هواداران احساسی و بعضاً بی منطق استقلال هستند که به سادگی با خط دهی سازمان یافته در فضای مجازی به نفع یا علیه بازیکن یا مربی یا مدیر موضع گیری می کنند و مانع از اجرای آنچه به صلاح باشگاه است می شوند.

 

رونمای از مشکل بزرگ استقلال : هواداران بی منطق و فضای مجازی

اگرچه هواداران استقلال حق دارند مطالبه گر باشند اما آنها در بزنگاه های مختلف مانع از اتخاذ تصمیمات درست در تیمشان شده اند و نه تنها باری از دوش مدیریت و کادر فنی بر نداشته اند بلکه به فشاری که روی آنهاست افزوده اند. به عنوان مثال می توان به موضوع بازیکن سالاری در استقلال اشاره کرد که هواداران این تیم بدون توجه به خواسته های غیرمنطقی برخی ستاره ها، خواستار حفظ آنها ولو به هر قیمتی می شوند و پس از اینکه تیمشان با آن ستاره ها نتیجه نمی گیرد و قرارداد بازیکن مذکور افشا می شود، به مدیری می تازند که این قرارداد را به خواست آنها با بازیکن مذکور منعقد کرده است و بازیکن مذکور که تا دیروز در عرش بود به یکباره به بی غیرت و بی تعصب تبدیل می شود.

 

بازگشت استراماچونی به چه قیمتی؟ با چه تضمینی؟

یا در موردی دیگر هوادار استقلال در انتخاب سرمربی تیمش به قدری احساسی عمل کرده و بر روی گزینه های اشتباه پافشاری کرده که نتیجه آن نیز جز ناکامی نبوده است. هنوز از یاد نبرده ایم که همین هواداران چطور مقابل وزارت ورزش تجمع کردند و خواستار برکناری مظلومی و آمدن منصوریان شدند و در نهایت نیز به بدترین شکل ممکن علیرضا منصوریان را بدرقه کردند. هنوز از یاد نبرده ایم که آنها چطور با دخالت بی مورد در جریان تمدید قرارداد شفر، رقم قرارداد او را به طور چشمگیری بالا بردند و مدیریت وقت نیز چاره ای جز امضای آن قرارداد برای راضی کردن هواداران نداشت یا در مورد اخیر نیز هواداران استقلال هرگز از خود نپرسیدند که استراماچونی چه فرقی با کالدرونی داشت که در شرایط مشابه تا نیم فصل منتظر دریافت طلبش ماند و پس از نیم فصل از پرسپولیس جدا شد؟ آنها هرگز به این موضوع فکر نکردند که استرا تنها به خاطر عدم دریافت 160 هزار دلار تیم را در کوران مسابقات و در فاصله 5 هفته مانده به نیم فصل تنها گذاشت و به جای اینکه این عمل را تقبیح کنند، از او اسطوره ساختند و مدیریت تیم را تحت فشار قرار دادند تا به هر نحو ممکن و با هر شرایطی که استراماچونی جلوی پایشان قرار می دهد، با او همکاری کنند. این هوادار احساسی در موضوع استراماچونی هرگز از خود نپرسید که با وجود این همه اشتیاق از سمت هوادار برای بازگشت استرا، چرا او هیچ انعطافی چه در زمینه مالی چه در زمینه شروط دیگرش به خرج نداد تا به تیمی که ظاهراً عاشقش است، برگردد؟ آیا همین استراماچونی که برای بازگشتش اینقدر سخت گیری به خرج داد، حاضر است برای موفقیت استقلال تضمین بدهد؟ مسلماً پاسخ این سوال منفی است و هوادار استقلال نیز به طور احساسی فقط خواستار بازگشت استرا و ادامه رویای موفقیت با او است اما از آینده و احتمال موفقیت او خبر ندارد و چه بسا با کسب چند نتیجه ضعیف، استرا نیز در مسیر علیرضا منصوریان قرار می گرفت.

 

هوادار حق دخالت در خرید و فروش بازیکن را ندارد

نکته مهم در ناکامی های چند سال اخیر استقلال این است که هواداران در بزنگاه های مهم باشگاه، دخالت بی مورد کرده اند و بعضاً مانع از برخورد سفت و سخت با بی انضباطی بازیکنان تیم ولو ستاره ها شده اند و همین مسئله کار را به جایی می کشاند که ناهنجاری های زیادی در اردوی استقلال به وجود بیاید چرا که این تیم بزرگتر ندارد که بازیکنان را کنترل کند و بازیکنان این تیم با حمایت کور هواداران به قدری گستاخ شده اند که رو در روی سرمربی و مدیریت باشگاه می ایستند!

هنوز از یاد نبرده ایم که مشابه چنین شرایطی در اردوی پرسپولیس نیز وجود داشت و امید عالیشاه، بیرانوند و سید جلال حسینی با مشکلات جدی با کالدرون مواجه شده بودند اما حضور فردی مثل کریم باقری در این تیم و عدم دخالت هواداران در موضوع مناقشه باعث شد تا این مشکل درون خانوادگی در بین خودشان حل شود و اکنون ثمره حمایت موثر هواداران پرسپولیس از تیمشان و نه یک بازیکن خاص را می بینیم که حتی با حضور جدایی برانکو، بیرانوند، ترابی و علیپور در مسیر موفقیت گام بر می دارند.

 

قحطی بازیکن وجود ندارد

هوادار استقلال نباید از یاد ببرد که قحطی ستاره در فوتبال ایران وجود ندارد و اگر الهیار صیادمنش رفت، مهدی قایدی ظهور کرد اگر تیام رفت، دیاباته آمد اگر مجتبی جباری رفت، علی کریمی آمد و …. پس پافشاری بر روی حفظ برخی بازیکنان ولو به هر قیمتی، اشتباه بزرگی است که اصلا به حوزه هواداری مربوط نمی شود و این کادر فنی است که بر اساس تفکرات خود و با توجه به بودجه باشگاه اختیار حفظ برخی نفرات و خارج کردن برخی دیگر را دارد و هوادار نمی تواند برای تیم، بازیکن بخرد یا بفروشد. اگر بخواهیم در تیم رقیب نیز مثال بزنیم، مهدی طارمی و علی علیپور از تیمهای گمنام به پرسپولیس آمدند و ستاره شدند و در بدو ورود ستاره نبودند یا در موردی دیگر، حامد لک، میلاد سرلکو احسان پهلوان در تیمهای سابق خود هرگز در قامت ستاره ظاهر نشده بودند اما به واسطه حضور در پرسپولیس و حمایت هوادارانش ستاره شدند.

 

مثال خارجی

همه از تاثیرگذاری رونالدو در رئال مادرید خبر داشتند و او به سمبل و اسطوره این تیم تبدیل شده بود اما منافع باشگاه و در آمدزایی هنگفت از او باعث شد تا پرز او را بفروشد اما روند موفقیت رئال مادرید متوقف نشد و قهرمانی های این تیم در اروپا ادامه پیدا کرد و این در حالی بود که رونالدو در تیم جدیدش هرگز نتوانست به موفقیتی در سطح اروپا دست پیدا کند.

 

پی نوشت: متاسفانه برخی کانال های تلگرامی و اینستاگرامی که توسط دلالان مجازی هدایت می شوند نیز با جوسازی در این زمینه، سعی در همراه کردن هواداران با اهداف خود دارند و هوادار استقلال که سواد رسانه ای زیادی بابت تشخیص این موارد ندارد، ناخواسته وارد یک بازی رسانه ای با اهداف شوم دلالان برای بالا بردن قیمت یک بازیکن یا مربی می شوند.